فرجام مبهم خصوصی سازی در ایران
ساعت 24 - فروش سهام شرکتهای دولتی به فعالان بخشخصوصی که در ایران نام خصوصیسازی بر آن نهادهاند حالا 32سال است که در جریان است.
این پدیده که برای رهاکردن بنگاههای بزرگ و کوهپیکر دولتی و رهایی از ناکارآمدی است در این 32سال با رخدادهای شگفتانگیزی دستوپنجه نرم کرده و باید دستمایه پژوهشهای کارشناسی قرار گیرد که چگونه نهادهای حاکمیتی میتوانند شهروندان و فعالان اقتصادی را بهتزده کنند و نیز در حالی که صدای خصوصیسازی بلند است هیچ اتفاق خاصی رخ ندهد. چرا خصوصیسازی در ایران به چاله افتاده و هربار که با کوشش از یک چاله بیرون کشیده میشود در سیاهچاله دیگری میافتد؟ واقعیت این است که خصوصیسازی واقعی و تغییر مالکیت از نهادهای حاکمیتی به نهادهای خصوصی در یک فرآیند منطقی به افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی بخشخصوصی منجر میشود و این همان هراس بزرگ در میان نیروهای سیاسی است که میخواهند همچنان و تا ابد قدرت سیاسی در دست خودشان باقی بماند. از سوی دیگر نباید نقش دیوانسالاران را نادیده گرفت. دیوانسالاران ایرانی که چندین دهه است ریاست صدها موسسه و بنگاه و سازمان و شرکت کوهپیکر را در اختیار دارند و در حقیقت بر اقتصاد کشور حکومت میکنند نیز از دیگر عوامل به چالهانداختن خصوصیسازی هستند. در وضعیتی که نهاد دولت توانایی به دوش کشیدن زیان هزاران میلیارد تومانی بنگاههای دولتی را ندارد و میخواهد از دست آنها رها شود حالا اما گروهی از رسانههای حکومتی و نیز برخی افراد ذینفع دنبال این هستند که سهام شرکتهای در معرض واگذاری به دوستان و یاران آنها فروخته شود. اینگونه شده است که خصوصیسازی شرکت بزرگ و کوهپیکر ایرانخودرو به جایی رسیده که یک خریدار آشنا به صنعت را از صف خرید خارج میکند تا رقابت برای خرید کاهش یابد و خریداران ویژه بتوانند با کمارزش کردن سهام این واحد بزرگ به ثمنبخس آن را خریداری کنند. دولت چهاردهم اگر میخواهد واقعا خصوصیسازی کند باید با شهامت و با شفافیت راه را برای خصوصیسازی کامیاب این بنگاه باز کرده و در ادامه آن را بهمثابه یک الگوی موفق درباره دیگر بنگاهها اعمال کند و اجازه دهد به کارش ادامه دهد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.