تلویزیون نمی تواند نقش هیات های مذهبی را بازی کند
ساعت 24 - اینکه یک گروه جوان در یک برنامه چنین جایگاهی اخلاقی و دینی برای خود قایل میشوند که دیگران را به یاد مرگ بیندازند، یک انحراف بزرگ رویکردی و نگرشی است. برای اینکه بدانیم این استدلال تا چهاندازه درست است، این پرسش را مطرح میکنم که؛ آیا آنان به خود اجازه میدهند که مثلا امام جمعه یا مقام دیگری از روحانیون دارای مقام را دعوت کنند و چنین هدیهای را به آنان دهند؟
طبعا چنین مهمانانی خود را برتر از نصیحت یک جوان غافل میدانند، ضمن اینکه تعبیر و برداشت مردم از دادن این هدیه به چنین افرادی؛ به کلی متفاوت خواهد شد؛ و از آن به عنوان یک اقدام جسورانه سیاسی دفاع میکردند. پس اگر دادن چنین هدیهای به آنان سیاسی تلقی میشد، طبعا دادن آن به افراد عادی هم سیاسی است و البته از منظری متفاوت. به عبارت دیگر عامل مهمی در پشت این ایده وجود دارد که همان قدرت سیاسی است که دستاندرکاران برنامه برای خود قایل هستند و میخواهند از این طریق مهمان و مخاطب را تحت سلطه اخلاقی و سیاسی خود درآورند. نکته بسیار مهم اشتباه سیاستگذاران نظام رسانهای است که از کارکرد تلویزیون غافل هستند. آنان به خطا گمان میکنند که تلویزیون میتواند کارکرد هیات، مسجد و... را در ابعاد بزرگتری داشته باشد. تا آنجا که به یاد دارم اولینبار آقای مهدوی کنی این اشتباه را متذکر شد، و به درستی متوجه بود که این رسانه نمیتواند جایگزین نهادها و آیینهای دینی شود. ولی دستاندرکاران رسانه ملی به غلط این مسیر را رفتند، و گمان کردند که با پخش یک سخنرانی یا یک نصیحت اخلاقی در تلویزیون به جای چند صد نفر در مسجد، چند صد هزار نفر آن را میبینند و فوج فوج به راه راست! هدایت میشوند! در حالی که نتیجه عکس است. هم مساجد را خلوت کردند و بستند و هم تلویزیون را از اعتبار انداختند. هر نهادی کارکرد خودش را دارد. افرادی که به ورزشگاه میروند به هیات هم میروند، ولی نمیتوان در ورزشگاه سینهزنی راهانداخت همانطور که در هیات نمیتوان کری فوتبالی راهانداخت. هنگامی که تلویزیون را تبدیل به منبر برای موعظه اخلاقی میکنید، نه تنها نتیجه آن را نمیدهد، بلکه مسجد و منبر را هم به حاشیه میرانید که راندید. یک مساله مهم این است که تلویزیون ایران دنبال افزایش بیننده هم نیست. در واقع این برنامه را تا زمانی که از سوی مهمان معترض بازنشر نشده بود کسی آن را ندیده بود. یعنی این برنامهها برای مخاطبان بسیار محدود ساخته میشود و هدف اصلی آن جذب مخاطب نیست، چون به محض اینکه اینگونه برنامهها دیده شوند از سوی بینندگان مورد اعتراض قرار میگیرند. یکی از عللی که کمتر کسانی حاضر هستند که در برنامههای تلویزیونی شرکت کنند نیز همین است چون مخاطب عام ندارد برای کارفرمای محدود ساخته میشود. خلاصه اینکه انتشار پیام به نسبت خوب فکر کردن به مرگ را در قالب سیاسی و دینی و بسیار ساده و منبرگونه از یک رسانه مدرن؛ عوارضی جز آنچه که گفت شد ندارد. ۳۳ سال پیش در ابتدای یک تحقیق که ناظر آن بودم نوشتم که؛ «در ایران هیچ پدیده مدرنی بهاندازه رسانه صدا و سیما به صورت سنتی استفاده نمیشود. » این هم یکی از موارد آن. تازه آن زمان خیلی مدرنتر استفاده میشد.
عباس عبدی- اعتماد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.