لابی های تندروها در آمریکا جنگ را ترویج می کنند
ساعت 24 - لابیها روایتی را در واشنگتن ساختهاند که ایران را کشوری تضعیفشده نشان میدهد که از سر استیصال به دنبال ساخت سلاح هستهای است. این روایت بهطور هدفمند ترویج میشود تا چنین القا کنند که حمله به ایران هزینه زیادی نخواهد داشت، بلکه از وقوع یک تهدید بزرگ جلوگیری خواهد کرد.
رضا نصری، تحلیلگر سیاست خارجی ضمن بازگویی نکات در بالا نگاشته شده میگوید که دیپلماسی ابزاری برای کنترل و مدیریت تنشهاست، و در غیاب آن، گزینهها به اقدامات تقابلی محدود میشوند.
امروزه بسیاری از لابیها و نیروهای ضدایرانی در آمریکا تلاش میکنند تا برخورد نظامی با ایران تنها گزینه باقیمانده روی میز تصمیمگیران واشنگتن باشد. به همین دلیل، روایتی را ساختهاند که ایران را کشوری تضعیفشده نشان میدهد که از سر استیصال به دنبال ساخت سلاح هستهای است.
هنوز با قطعیت نمیتوان گفت که سیاست ترامپ در قبال ایران چه خواهد بود. با این وجود زمزمههای بازگشت دو کشور به میز مذاکره با بیش از قبل به گوش میرسد. یک تحلیلگر سیاست خارجی معتقد است که در مذاکرات غیر مستقیم، واسطه ها منافع خود را در فرایند گفتوگو لحاظ یا تحمیل میکنند. به نظرم بهترین شکل مذاکره میان ایران و آمریکا مذاکرات جامع است، البته با فرمول و طرحی که ایران ارائه میدهد. در واقع، طراحی مذاکرات میان ایران و آمریکا میتواند بر اساس تفکیک موضوعات اختلافی به سه دسته باشد: دسته اول، مسائلی که به دلیل تضادهای بنیادی دو نظام سیاسی غیرقابل مذاکرهاند؛ دسته دوم، مسائلی که منافع مشترک کوتاهمدتی ایجاد میکنند و امکان همکاری بدون تبادل امتیاز وجود دارد؛ و دسته سوم، موضوعاتی که با تبادل امتیاز قابلیت توافق دارند. این طراحی میتواند به ایجاد یک چارچوب شفاف برای مدیریت تنش میان دو کشور کمک کند، بهگونهای که خطوط قرمز ایران نیز حفظ شود. در تبیین این طرح، همانطور که گفته شد، برخی مسائل میان ایران و آمریکا ذاتاً غیرقابل مذاکره هستند. برای مثال، ایران بهدلیل اصول بنیادین خود هرگز اسرائیل را به رسمیت نخواهد شناخت، و آمریکا نیز بهدلیل ماهیت نظام سیاسیاش هرگز از حمایت از اسرائیل دست نخواهد کشید. همچنین، ایران هیچگاه امنیت و توان نظامی خود را معامله نمیکند و آمریکا نیز از سیاست سلطهطلبی خود عقبنشینی نخواهد کرد. بنابراین، در موضوعاتی که ریشه در ماهیت دو نظام سیاسی دارند، اساساً جای مذاکره وجود ندارد. در دسته دوم، مسائل قرار دارند که ایران و آمریکا – هرچند به دلایل متفاوت و حتی متضاد – در کوتاهمدت منافع مشترکی در آنها دارند. برای مثال، ثبات عراق و افغانستان یا مهار تروریسم تکفیری برای هر دو کشور – هرچند از منظرهای مختلف – اهمیت دارد. در این موارد، بدون نیاز به تبادل امتیاز میتوان همکاری یا هماهنگی موردی ایجاد کرد به نحوی که از افزایش غیر ضروری تنش جلوگیری شود.
دسته سوم شامل موضوعاتی است که امکان توافق بر سر آنها از طریق تبادل امتیاز وجود دارد. بهعنوان نمونه، ایران میتواند در ازای رفع نگرانیهای آمریکا درباره برنامه هستهای خود، امتیازات اقتصادی دریافت کند. این موضوعات میتوانند با صورتبندی مطلوب ایران و شفافیت کامل روی میز مذاکره قرار گیرند، تفکیک آنها با دقت انجام شود، و در چارچوب سیاست «مدیریت تنش»، هر جا که منافع ملی اقتضا کند، اقدامات لازم صورت گیرد.
انتخاب
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.