نتایج مطالعه توسعه زنجیره ارزش نساجی و پوشاک
.
در نخستین نشست از سلسله نشستهای «راهبرد توسعه صنعت» که توسط معاونت بررسیهای اقتصادی در اتاق تهران برگزار شد، از نتایج مطالعه توسعه زنجیره ارزش نساجی و پوشاک رونمایی شد. در این گزارش عنوان شد که سهم ارزش افزوده صنعت نساجی از تولید ناخالص داخلی کشور از 3.2 درصد در اوایل دهه 1370 به 0.5 درصد در اواخر دهه 90 رسیده و سیر نزولی مشابهی نیز در صنعت پوشاک طی شده و سهم ارزش افزوده در این بخش، از 1.2 درصد به 0.2 درصد کاهش یافته است.
نخستین نشست از سلسله نشستهای «راهبرد توسعه صنعت» با تمرکز بر زنجیره نساجی و پوشاک به همت معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران برگزار شد. در این نشست که با حضور تشکلهای حوزه نساجی و پوشاک، فعالان اقتصادی، صاحبنظران و کارشناسان این حوزه برپا شده بود، ضمن ارائه گزارش مطالعه توسعه زنجیره ارزش نساجی و پوشاک، چهار سناریو برای توسعه این زنجیره ارزش پیشنهاد شد.
معاون بررسیهای اقتصادی اتاق تهران در ابتدای این گردهمایی توضیح داد که حدود یکونیم سال پیش، شش زنجیره ارزش هدف از سوی اتاق تهران انتخاب شد و زنجیره ارزش نساجی و پوشاک یکی از این زنجیرههای ششگانه بود که پیش از این توسط آقای عیسی منصوری، یکی از پژوهشگران و صاحبنظران حوزه توسعه، مطالعهای روی آن صورت گرفته بود و مقرر شد این مطالعه با مشارکت فعالان این حوزه به روزرسانی شود.
به گزارش روابط عمومی اتاق تهران، دیاکو حسینی با بیان اینکه این پژوهش، ابعاد بینالمللی صنعت پوشاک و نساجی را نیز مورد مطالعه قرار داده است، ادامه داد: هدف معاونت بررسیهای اقتصادی و اتاق این است که با تهیه این مطالعات به تدوین استراتژی صنعتی نزدیک شود و مطالعه مربوط به صنعت پوشاک و نساجی نیز یکی از قطعات این پازل است. هدف ما این است که یک استراتژی منسجم و توافق شده تدوین و به نهادهای ذیربط ارائه شود.
در ادامه این جلسه، امین مقدم، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران و عضو هیات مدیره اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران طی سخنانی با اشاره به اینکه صنعت نساجی و پوشاک با بیش از دو میلیون شغل مستقیم و غیرمستقیم به عنوان یکی از صنایع پیشران شناخته میشود، افزود: یکی از کاستیهایی که همواره در این صنعت وجود داشته این است که تاکنون مطالعه راهبردی منسجمیکه پوششدهنده کل زنجیره باشد، انجام نگرفته است.
او افزود: اکنون پس از تعیین زنجیرههای ارزش هدف از سوی اتاق تهران، زنجیره نساجی و پوشاک نخستین زنجیرهای است که مورد مطالعه قرار گرفته است. در واقع اتاق تهران با این بسترسازی، امکان انجام یک مطالعه راهبردی قدرتمند که کل زنجیره را در بربگیرد را فراهم کرد.
مقدم با اشاره به اینکه بیش از 40 ساعت جلسه کارشناسی توسط تشکلهای این حوزه برای نهاییسازی این مطالعه اختصاص پیدا کرده است، ادامه داد: بهترین نهاد برای هدایت چنین مطالعاتی بخش خصوصی و صنعت پوشاک و نساجی است.
تمرکز بر کانونهای کارآمدی
در ادامه این جلسه، عیسی منصوری، پژوهشگر حوزه توسعه و مجری مطالعه توسعه زنجیره ارزش نساجی و پوشاک، با ارائه توضیحاتی در باب جایگاه صنعت پوشاک و نساجی در اقتصاد جهان به مقالهای از مشتاق حسینخان، اقتصاددان بریتانیایی-بنگلادشی که کار او بر اقتصاد کشورهای فقیر متمرکز است، گفت: این اقتصاددان در مقاله خود به این پرسش پاسخ میدهد که در کشوری مانند بنگلادش که فاقد حکمرانی خوب است، چگونه برخی صنایع رشد میکنند؟ پاسخ او به این پرسش، تمرکز بر کانونهای کارآمدی است. توصیه او این است که چند کانون را به صورت محدود انتخاب کنید و اصلاحات را از آنجا آغاز کنید. به این ترتیب، شرایط کشور نیز تحت تاثیر بهبود این نقاط کانونی به تدریج بهبود پیدا میکند. نقطه قوت بنگلادش نیز این بود که صنعت پوشاک را به عنوان یکی از این کانونها انتخاب کرد.
منصوری در ادامه گفت: تجربه بنگلادش برای کشورهایی که در اول راه صنعتی شدن هستند موضوعیت دارد و برای کشورهایی که در انتهای این مسیر هم هستند، قابل استفاده است. در کشورهایی مانند ترکیه که در میانههای این مسیر هستند نیز همین الگو در حال اجراست.
جایگاه صنعت نساجی و پوشاک در اقتصاد ایران
در ادامه این جلسه، محمد ابطحی به عنوان عضوی از تیم پژوهش، به ارائه نتایج مطالعه توسعه زنجیره ارزش نساجی و پوشاک پرداخت. او بخش نخست سخنان خود را به ارائه یک نمای کلی از زنجیره نساجی و پوشاک اختصاص داد و گفت: سهم ارزش افزوده صنعت نساجی از بخش صنعت از 14.7 درصد در سال 1370 به 2.5 درصد در سال 1399 رسیده است و این تغییر در صنعت پوشاک از 5.6 درصد به 0.9 درصد بوده است.
به گفته او، سهم ارزش افزوده صنعت نساجی از تولید ناخالص داخلی کشور از 3.2 درصد در اوایل دهه 1370 به 0.5 درصد در اواخر دهه 90 رسیده است و این سیر نزولی در صنعت پوشاک نیز طی شده و سهم ارزش افزوده در این بخش از 1.2 درصد به0.2 درصد کاهش یافته است.
ابطحی با بیان اینکه بعد از سال ۱۳۸۹، روند بازار نزولی بوده و تقریباً سالانه حجم تولیدات کالا وخدمات نساجی و پوشاک کوچکتر شده است، افزود: توان مالی و منابع درآمدی خانوار نیز در ۲۰ سال اخیر نیز مرتب کاهش یافته است؛ به طوری که متوسط هزینه پوشاک و کفش دهک دهم درآمد معادل ۱۵.۴ میلیون تومان (بیش از ۹ برابر دهک اول) و چهار دهک اول درآمدی نیز فقط مصرفکننده ۱۹درصد بازار پوشاک هستند.
او سپس متغیرهای درون ساختاری موثر بر بازار نساجی و پوشاک را برشمرد و ممنوعیت واردات پوشاک، رشد بازار کالای استوک، تعطیلی برخی واحدهای تولید و توزیع کوچک به دلیل افزایش هزینهها، افزایش فروش آنلاین و مزونها، گسترش تولید داخلی برای برندهای خارجی یا با عنوان برندهای خارجی، کاهش ستانده تولید در بخشهای تولید نساجی و پوشاک،کمبود نیروی کار ماهر و متخصص و عدم امکان جذب سرمایهگذاری خارجی را جزو این متغیرها برشمرد.
ابطحی عراق، افغانستان، آذربایجان، امارات و ترکمنستان به عنوان مقاصد عمده صادرات نساجی و پوشاک ایران معرفی کرد و در ادامه به تحلیل روندهای بینالمللی این زنجیره پرداخت. به گفته او، مصرف سرانه متوسط دنیا در سال2023 معادل ۲۲۵.۸ دلار بوده و پیشبینی میشود که این رقم تا سال 2028 تا ۲۵۰ دلار نیز افزایش پیدا کند. همچنین ۹۵ درصد بازار پوشاک در بازار جهانی پوشاک غیرلوکس بوده و ۵۰ درصد بازار پوشاک دنیا در آمریکا، چین، انگلستان، آلمان، فرانسه است. نکته حائز اهمیت دیگر اینکه متوسط هزینه هر قطعه پوشاک از ۸.۷۷ دلار در سال ۲۰۱۸ به ۱۰.۱۹ دلار در سال ۲۰۲۸ افزایش مییابد.
این پژوهشگر در ادامه با تحلیل وضعیت فناوری، ژئوپولیتیک و حکمرانی صنعت نساجی و پوشاک گفت که کمبود مهارت و پایین بودن بهرهوری، عدم استفاده از فناوریهای نوین، ضعف در توانمندیهای فناورانه، فرسودگی تجهیزات، ضعف در حلقههای نوآوری و محدودیتهای همکاری بینالمللی جمله نقاط ضعف این بخش است که مراحل گذار فناورانه صنعت پوشاک ایران در مقاطع کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت به ترتیب، بهبود زیرساختها و ارتقای ظرفیتهای موجود، دیجیتالی سازی و نوآوری در فرآیندها و همچنین جهانی شدن و رهبری در نوآوری خواهد بود.
او در ادامه با مقایسه تطبیقی درسآموختههای صنعت نساجی، سناریوهای توسعه زنجیره ارزش نساجی و پوشاک را مطرح کرد که سناریوی اول، ادامه وضعیت فعلی و رکود تدریجی، سناریوی دوم، توسعه داخلی و تقویت بازار مصرف داخلی، سناریوی سوم، رشد پایدار و صادراتمحور و سناریوی چهارم نیز سناریوی ترکیبی است.
به گفته ابطحی، سناریوی دوم که با عنوان توسعه داخلی و تقویت بازار مصرف داخلی طرح شده است، بهعنوان یک سناریوی میانمدت، میتواند به بهبود شرایط داخلی کمک کند و سپس بهعنوان سکویی برای ورود به بازارهای بینالمللی عمل کند اما هزینه بالا و تعارض منافع ذینفعان همچنان در آن بالا است. سناریوی سوم (رشد پایدار و صادراتمحور) پتانسیل بالایی برای رشد و اشتغالزایی دارد، اما به دلیل موانعی مانند تحریمها و ناکارآمدی سیاستهای داخلی، ممکن است بهراحتی محقق نشود. بنابراین، گزینه پیش رو میتواند مسیری باشد که در میانمدت بهصرفه باشد، اما بهگونهای طراحی و اجرا شود که در صورت ایجاد گشایشهای پیشنیاز، به ویژه در حوزه روابط بینالملل، امکان تداوم قویتر همین مسیر و استفاده از فرصتها فراهم باشد.
او ادامه داد: در افق بلندمدت با گشایشهای پیشنیاز، ایران با اصلاح زیرساختهای زنجیره تامین، مدیریت تعرفههای واردات و صادرات، جذب سرمایهگذاری خارجی و امضای توافقنامههای تجاری بینالمللی، میتواند به سمت رشد صادراتمحور حرکت کند و مسیری که توسعه صنعت نساجی و پوشاک در ایران طی میکند، مشابه مسیری است که در ویتنام و ترکیه طی شده است.
در ادامه این جلسه، برخی از فعالان صنعت نساجی و پوشاک نظرات خود را در ارتباط با این مطالعه مطرح کردند که توجه بیشتر به افزایش سهم صنعت پوشاک در اقتصاد، توجه به جایگاه نظامهای توزیع، ایجاد ضمانت اجرایی برای سند سیاستی ارائه شده، حل مساله تعارض منافع در طول زنجیره، ضرورت توسعه صادرات در زنجیره، ایجاد یک زنجیره ارزش داخلی قدرتمند و تفهیم اهمیت زنجیره ارزش نساجی و پوشاک به نهاد دولت در کشور از جمله این نکات بود. بر این اساس مقرر شد که با اعمال این نقطه نظرات در مطالعه مذکور و تهیه نسخه نهایی، این سند به سیاستگذار ارائه شود.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.