رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 648433

گزارش یک تراژدی از سوی وزیر کار

ساعت 24 - پایگاه اطلاع‌رسانی دولت به نقل از احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گزارش داده است: «پتروشیمی آبادان بعد از بازسازی تا سال۸۵ جزو سودآورترین شرکت‌ها بود و تا سال۹۰ سودآوری خیلی خوبی داشت.

وقتی به ارقامش توجه کنیم نشان از آن دارد که گران‌ترین محصولش کاستیک بوده و هست و در سال۸۴، ۲۲‌هزار تن و بعد ۲۷‌هزار تن و در سال۹۰ ۱۷‌هزار تن اما امسال این رقم به ۶۴ تن رسیده است. امروز تمام سودآوری پتروشیمی آبادان به زیان تبدیل شده است و ماهی ۱۱۰‌میلیارد تومان از سازمان تامین‌اجتماعی برای پرداخت حقوق کارکنان می‌گیرد. » این یک گزارش تراژیک است که از سوی یک وزیر به شهروندان و مدیران کشور داده شده است. وزیر در کوتاه‌ترین عبارات نشان داده است چگونه یک واحد بزرگ که در حال حاضر نزدیک به 1300 کارکن دارد از یک شرکت کامیاب به یک شرکت سقوط‌کرده تبدیل شده است. درباره این داستان اندوهبار که نمونه‌ای از ده‌ها بنگاه اقتصادی در بخش‌های گوناگون است چند نکته را می‌توان در کانون توجه قرار داد.

نخستین مساله این است که آیا اگر وزیری که از مسیر زیرمجموعه‌هایش سهامدار این شرکت است درباره آن گزارش نمی‌داد کسی بود که به این دقت بگوید چگونه یک بنگاه سقوط کرد. اصولا در ایران گزارش‌دهی مدیران بنگاه‌های دولتی کاری نیست که وظیفه شده باشد.

باید واکاوی شود که چرا مدیران گزارش نمی‌دهند. نکته بعدی این است که در ایران شوربختانه سیاستمداران با استفاده از زور سیاسی و نیز ترفندهای دیگر نیروی کارشناسی را سرکوب کرده و کارشناسان آزادیخواه را به گوشه‌ای رانده‌اند. اقتصاد ایران از روزی به سرازیری افتاد که نیروهای سیاسی در رده‌های گوناگون تصور خود را که خرد و نیروی اندیشه‌ای آن‌ها برتر از نیروی کارشناسی است، توانستند اجرایی کنند.

سیاستمداران ایرانی از دهه40 تا همین دهه90 با استفاده از درآمد بادآورده صادرات خام هر چاله‌ای در هر بخش را با تزریق ریال‌های نفتی در کوتاه‌مدت پر کردند اما یادشان رفته که برگردند و نتایج سیاست‌هایی را که تنها با استفاده از زور سیاسی بوده است برآورد کنند. مساله بعدی این است که باید بررسی شود آیا در این مسیر دهشتناک سقوط یک بنگاه بزرگ گروهی یا نهادی ریشه‌یابی کرده‌اند تا ببینند دلیل سقوط چه بوده است؟ وزیر به یک مورد اشاره کرده و گزارش داده است چند برابر کردن اجباری نیروی کار در این بنگاه یک عامل بوده است. به نظر می‌رسد این مقوله باید واکاوی شده و معلوم شود این به‌کارگیری نیروی اجباری از سوی چه کسانی بوده است. نکته آخر این است که یک جنبش بررسی وضعیت بنگاه‌های بزرگ به راه افتد و در این جنبش نیروی کارشناسی و نیز رسانه‌ها عضویت داشته باشند تا معلوم شود چند بنگاه مثل پتروشیمی آبادان داریم.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها