رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 648503

ناصر هادیان: ترامپ با ایران توافق می‌کند

ساعت 24 - -در شرایطی که مسعود پزشکیان صریحا از آمادگی ایران برای مذاکره با دولت ترامپ خبر داده و جمهوری اسلامی پیام‌هایی به ترامپ فرستاده است برای آغاز مذاکره و رسیدن به یک توافق هسته‌ای جدید، گروهی از تندروها در داخل ایران مطابق معمول به شدت با هر گونه مذاکره و توافق با ایالات متحده آمریکا مخالفند.

ناصر هادیان استاد علوم سیاسی و تحلیلگر مسایل جهانی به یورونیوز گفته است به نظر می‌آید که دو طرف علاقه‌مند به مذاکره‌اند. مسئله این نیست که مذاکره کشدار می‌شود یا نه. بحث بر سر این است که مذاکره چقدر جامع باشد. یعنی دستور مذاکره فقط شامل فعالیت هسته‌ای ایران باشد یا موارد دیگر را هم در بر بگیرد؟ پیشنهاد من مذاکره جامع است و فکر می‌کنم که الان شانس تعامل همه‌جانبه بیشتر شده است. مهم‌ترین مورد، مسائل منطقه بود. بحث‌های مربوط به موشک و حقوق بشر، ثانوی بودند. موشک یک سلاح متعارف است و مذاکره راجع به سلاح‌های متعارف، ماهیت منطقه‌ای دارد. در منطقه، یکی موشک‌های قوی‌تری دارد، آن یکی هواپیماهای قوی‌تری دارد. بحث بر سر این موضوع، یک بحث منطقه‌ای است. یعنی همه کشورهای منطقه راجع به این موضوع مذاکره کنند. چون موشک یک سلاح متعارف است و به همین دلیل مسئله‌ای جهانی نیست. موشک فرقی با هواپیما ندارد. بنابراین، با توجه به اینکه بحث حقوق بشر در ایران برای آمریکا جدی نیست، دو موضوع دیگر باقی می‌ماند. یکی فعالیت هسته‌ای ایران، دیگری سیاست منطقه‌ای ایران. اینکه فعالیت هسته‌ای ایران باید موضوع مذاکرات ایران و آمریکا باشد، مورد اجماع است و کسی مخالف آن نیست. اما اختلاف بر سر سیاست منطقه‌ای ایران تا حدی حل شده است. یعنی نقش ایران در منطقه کاهش پیدا کرده. در بحث سیاست منطقه‌ای ایران، الان یمن و عراق اهمیت دارند. به نظر می‌رسد ایران و عربستان می‌توانند مسئله یمن را با هماهنگی به نحوی حل کنند. عراق برای ما بی‌نهایت مهم است. یمن اصلا اهمیت عراق را ندارد برای جمهوری اسلامی. تزلزل و بحران در عراق یعنی سرریز ناامنی در ایران. پس ایران ذی‌نفع است که عراق باثبات باشد. این نفع مهم است و آمریکا هم اتفاقا چنین نفعی دارد. دولت کنونی عراق و آقای سیستانی هم خواستار ثبات عراق‌اند. پس سر عراق هم دعوای چندانی نیست. سوریه هم که عمق استراتژیک ما بود، تمام شده است. ما دیگر آن عمق استراتژیک را نداریم. الان دیگر از حماس هم چیزی باقی نمانده است. «محور مقاومت» با «مقاومت» دو چیزند. محور مقاومت چیزی بود که ما در آن خیلی نقش داشتیم و یک فاکتور بازدارندگی برای ما داشت و یک امر سیاسی-نظامی-امنیتی بود. اما مقاومت هر جایی که زور و ظلم باشد، هست. پس مقاومت وجود خواهد داشت ولی محور مقاومت از بین رفته یا اینکه قدرتش به شدت کاهش پیدا کرده. در محور مقاومت، لبنان برای ایران از هر جای دیگری مهم‌تر بود. سوریه ارزش ابزاری داشت نه ارزش ذاتی. اما عراق و لبنان برای ما ارزش ذاتی دارند. سوریه مسیری بود برای دسترسی ما به لبنان. الان این مسیر برای ما از بین رفته. قدرت حزب‌الله هم کاهش پیدا کرده و باید درباره آینده‌اش تصمیم بگیرد که می‌خواهد صرفا یک نیروی سیاسی قوی در لبنان باشد یا نه. در غزه و کرانه باختری هم مقاومت حتما ادامه خواهد داشت، اما اینکه این مقاومت بخشی از یک محور مقاومت مرتبط با ایران باشد، به شدت کمتر از گذشته خواهد بود. این کاهش همین الان هم به چشم می‌خورد آن‌جا. بنابراین در مذاکرات ایران و آمریکا جای دعوای چندانی بر سر مسائل منطقه نیست. آنچه باقی می‌ماند، مسئله هسته‌ای است. مسئله هسته‌ای یک بخش تکنیکال دارد که پرداختن به آن خارج از حوصله خواننده شماست ولی نکته مهمش آن چیزی است که به آن می‌گویند detection. یعنی اگر شما خواستید تقلب کنید، ما بفهمیم. مانیتورینگ و نظامات راستی‌آزمایی و manage access و... همه متعلق به همین قسمت detection است. این‌جا دعوایی نداریم که. همه این‌ها دوباره می‌تواند برقرار شود. ترامپ صریحا اعلام کرده ایران حق ساختن بمب هسته‌ای ندارد. چیزی بیشتر از این نگفته. در بحث detection ایران حتی ممکن است امتیازات بیشتری نسبت به آنچه در برجام آمده، به طرف مقابل بدهد. مثلا دو تا manage access بیشتر. آنچه باقی می‌ماند، مسئله break out یا گریز هسته‌ای است. break out تابعی است از چهار تا فاکتور: تعداد سانتریفیوژ، نوع سانتریفیوژ، میزان خلوص، میزان انباشت. قبلا یکسال زمان لازم بود برای تولید اورانیوم کافی برای ساختن بمب هسته‌ای. این البته زمان لازم برای داشتن مواد کافی برای ساختن بمب بود. حالا اینکه بین داشتن مواد کافی تا ساختن بمب چقدر فاصله زمانی وجود دارد، موضوعی است که نظرات مختلفی درباره آن مطرح شده. یکی می‌گوید دو سال، یکی می‌گوید هشت ماه، دیگران هم نظرات دیگری دارند. ولی آمریکایی‌ها می‌گفتند آنچه قابل اندازه‌گیری است، میزان مواد کافی برای ساخت سلاح هسته‌ای است؛ بنابراین نظارت ما بر فعالیت هسته‌ای شما باید چنان باشد که اگر شما تقلب کردید و به مواد کافی برای ساخت بمب دست پیدا کردید، ما فرصتی یکساله برای عکس‌العمل داشته باشیم. لذا بحث گریز هسته‌ای مهم بود و هنوز اختلاف‌ها در این خصوص پابرجاست. الان آن فرصت یک ساله مد نظر آمریکایی‌ها دیگر ممکن نیست. به نظرم می‌توان آن را به هشت یا هفت ماه ارتقا داد. یعنی اگر ما الان همه اورانیوم انباشت‌شده‌مان را تحویل بدهیم و فقط همین ۳۰۰ کیلو اورانیوم مندرج در برجام را نگه داریم، احتمالا این فرصت هفت هشت ماهه در اختیار آمریکایی‌ها قرار خواهد گرفت. البته آمریکا تغییرات دیگری را هم مطالبه خواهد کرد که ایران آن‌ها را به راحتی نمی‌پذیرد ولی حاضر است در این زمینه تعاملات و توافقاتی با طرف مقابل داشته باشد. مثلا در زمینه نوع سانتریفیوژها و بندهای غروب که تاریخ آن اکتبر ۲۰۲۵ است. یعنی توافق جدیدی در خصوص تاریخ‌های درج شده در توافق هسته‌ای لازم است.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها