تباهی دلارها با فوتبال
ساعت 24 - فسخ موسیمانه با استقلال، آن هم در شرایطی که نتایج بسیار ضعیفی کسب کرده بود، در ادامه قراردادهای عجیبی بود که دلارهای فراوانی را پای مربیان و بازیکنان خارجی بی کیفیت تباه کرد
پیتسو موسیمانه، سرمربی استقلال، روز سهشنبه و تنها چند ساعت بعد از اینکه در تمرین آبیها شرکت کرده بود، بهبهانه اینکه حقوقش عقب افتاده است با این تیم فسخ کرد تا یک خسارت مادی بزرگ دیگر به فوتبال ایران وارد شود.
فارغ از جنبه فنی ماجرا که بعد از نکونام و دوران موقت بختیاریزاده، آبیهای پایتخت منتظر تثبیت موسیمانه و خروج از بحران با او بودند؛ اتفاقی که نیفتاد؛ جنبه تلخ ماجرا این است که نتایج موسیمانه در استقلال در بهترین حالت مشابه همتایان ایرانیاش بود و با این حجم از ستاره بدتر از این نمیشد نتیجه گرفت.
اما او در حالی نتایج ضعیفی گرفت که برخلاف مربیان ایرانی حاضر به کنار آمدن با دریافت با تاخیر حقوق نیست و وقتی هم نتیجه نمیگیرد حاضر به کاهش قرارداد نمیشود تا استقلال همهجوره از حضور او ضرر کند. اتفاقی که در این فصل و در بسیاری از تیمهای دیگر از جمله پرسپولیس رخ داده تا شاهد تباهی تلخ دلارهای فراوان بهنفع دلالهای فوتبالی، مربیان کم دانش و غیرحرفهای و بازیکنان درجه چند خارجی باشیم.
بهطور مثال پرسپولیس هم با چالش فسخ با لوکاس ژوآئو مواجه بود که قراردادی ۸۰۰ هزاردلاری دارد با عملکرد یک گل در جام حذفی و بازیهای بسیار ضعیف در مسابقات آسیایی و لیگ برتر. درحالیکه موقعیتهای بیشماری را که این مهاجم خارجی ۸۰۰ هزار دلاری (۶۶ میلیارد تومان ناقابل) خراب کرد، یک مهاجم ایرانی جوان ممکن بود گل کند و در نهایت یک چندم خسارت دلاری ژوآئو پول بگیرد؛ یا لااقل در ازای خراب کردن موقعیتها کمی تجربهاندوزی داشته باشد.
مصادیق این موضوع به همینها محدود نمیشود. ابتدای این فصل هم استقلال که دروازهبانی ملیپوش را درون دروازه دارد و یک ذخیره مطمئن را با رضایتنامه میلیاردی جذب کرده بود، یک دروازهبان بوسنیایی هم گرفت. این دروازهبان بدون نیاز کادر فنی همراه با یک وینگر هموطنش درحالی به استقلال آمدند که مشخص نشد چرا و با چه مکانیزمی، براساس کدام نیاز و توسط چه کسی جذب شدهاند و در نهایت خیلی راحت و بدون انجام بازی فسخ کردند، خسارت گرفتند و رفتند؛ چرا؟ چون بیشتر فوتبال باشگاهی ما هنوز دولتی است.
مدیران دولتی فوتبال نیازی به پاسخگویی دقیق حس نمیکنند؛ عملکرد ضعیف هم مشکلی برای مشاغل بعدیشان ایجاد نمیکند؛ دلارهای بیزبان هم که از جیبشان نیست؛ پس در حالت خوشبینانه ماجرا با بیکفایتی، بیدقتی و بدون توجه به زیرساخت فوتبال پایه، توسعه آکادمیها و بازیکنسازی، بازیکن خارجی بیکیفیت جذب میکنند تا جیب دلالها پر شود.
در حالت بدبینانه هم بهنظر میرسد پشت اینهمه آمد ورفت بازیکنان و مربیان خارجی منافع عدهای تامین میشود که میبینند یک مربی یا بازیکن ممکن است فسخ کند اما حتی با پرداخت یکی دو قسط از حقوقش، نه تنها زمینه ماندنش را فراهم نمیکنند که گویی کمک حالش برای یک فسخ شیرین هستند تا هم پول مدتی که بوده و عملکرد ضعیف داشته را کامل بگیرد؛ هم پول مدتی که نخواهد بود اما قرارداد داشته است.
بهعلاوه اینکه با فسخ کردن رزومه بازیکن یا مربی هم کمتر خراب میشود. همین موسیمانه با این روند ممکن بود بعد از استقلال با این اعداد جذب تیم دیگری نشود؛ اما حالا که فسخ کرده، جایگاه تیم در پایان لیگ کمتر به نام او نوشته میشود. هر کدام از این فسخها را با دلار ۸۳ هزار تومانی و براساس رقمهای قرارداد یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلاری، ۸۰۰ هزار دلاری و... تخمین بزنید تا ببینید چه پول هنگفتی میشود و اینجاست که عجیب نیست یک هوادار فوتبال با حقوق پایه حدود ۷ میلیون قانون کار سرخورده و تلخکام باشد از این فوتبال بیکیفیت، کم هیجان و پرحاشیه،.
انگار بهجای تزریق نشاط به جامعه، هدف از وجودش فقط تامین منافع عدهای دلال و بازیکن و مربی خارجی است که بدون رزومه خوب با رقمهای بالا جذب میشوند و در نهایت با فسخهای راحت و بیدردسر برای هیچ با دلارهای کشور ما که میتوانست در مصارف ضروریتری هزینه شود، کیف میکنند.
خراسان
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.