ایران وارد عصر خرد نشده است
ساعت 24 - اگر به تاریخ ایران از زمان انقلاب مشروطه تا کنون بنگریم میبینیم که در پایان دوره قاجار عصر اشراف را تاریخ به پایان آورده بود، عصر امتیازهای بی دلیل و جایگاههای غیر قابل توجیه و بهرمند شدنهای ظالمانه و عصر فره ایزدی و مبنای الهی قدرت. عصر مردم هم آغاز شده بود، اما مانند اروپا هیچکدام از دو طرف نحوه تحول صلح آمیز را نمی دانستند.

دکتر محمد طبیبیان اقتصاددان ایرانی نوشته است :کشور ما عصر شاعرانه و احساسی و فنتزی هم از کارکرد افتاد اما عصر خرد هم آغاز نشد. اکنون بیش از یک قرن است که دچار این چالش پر آسیب هستیم. به نظر میرسد این تا حدودی قصور روشنفکری است که نتوانست حکمت افسانه و شاعرانه و فنتزی و خیال پردازی آرمانی را بهاندیشه خرد و فلسفه حیات و پیشرفت، سازندگی و بهروزی عمومی تبدیل کند و بلکه در این راه به شدت شکست خورده است.
این نقش اندیشه ورزان فیلسوف و خرد ورز است که عصر اشراف را به عصر مردم تحویل دهد، در صورت امکان از طریق صلح آمیز و اجتناب از تشنج اجتماعی بیشتر.یعنی اگر حوادث کشور از زمان مشروطه تا کنون را مرور کنیم، این که چه بر سر کشور آمده نتیجه دو شکست است. دوم شکست روشنفکری ایران. به عنوان دلیل این ادعا هم میتوان به نوشتهها، اعلامیهها، ادبیات، اشعار، و موضع گیریهای سیاسی، موضع گیری پیرامون نظم و سازمان اقتصادی و روابط بین المللی روشنفکران ایران طی یک قرن گذشته توجه کرد. در کارنامه این مجموعه هرگز یک پارادیم تحول و پیشرفت اقتصادی، یک پارادیم متعهد به آزادی، یک پارادایم سازگار با تلاش و ایستادگی برای دموکراسی یک تعریف حتی ابتدایی و متعهدانه و مشخص برای عدالت…وجود ندارد.
اما تا بخواهیم شعار، آرمانگرایی مبهم و بدون توجه به محدودیت، خیال پردازی، شاعری احساساتی و آشفته فکری و آشفتهاندیشی و در نتیجه در تمام نقاط عطف تاریخی جهت گیری و تایید و حمایت و انتخاب آنچه روند تحول را به روند فلاکت تبدیل کرده است. کمتر میتوان روشنفکر و فعال اجتماعی و سیاسی را از گرایشهای گوناگون یافت که در عاقبت کار از کارنامه خود ابرازتاسف و پشیمانی نکرده و پشت دست تاثر وتالم نگزیده باشد.
منبع کانال تلگرامی دکتر محمد طبیبیان
گرچه آثار امیدوار کنندهای در نسل فعلی جوانان اندیشمند کشور قابل مشاهد است و بی تردید نسبت به جوانان نسل قبل از انقلاب بهتر و خرد ورز تر هستند اما هنوز بررسی کارنامه گذشته و ارزیابی جهت باز اندیشدن آن ضروری است. یک رونسانس فکری که به استخوانبندی فکری و پارادیمی مستحکمی تبدیل شود و در جهت حفظ روندهای سازنده برای بهروزی آتی و پرهیز از هزینهها و ضایعات گذشته کارگر افتد، لازم به نظر میرسد. اگر پایه بنیادی مشکلات کشور از همین زاویه دیده شود کلید حل مشکلات را نیز از در همین وجه بایستی جستجو کرد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.