رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 650079

از باتلاق سیاست ارزی بیرون امدن سخت است

ساعت 24 - تنها 24ساعت زمان لازم بود که مجلس به پزشکیان یادآوری کند دیدارهایش از دو نهاد مهم اثرگذار بر بازار ارز فایده‌ای ندارد و عبدالناصر همتی بدون تردید در روز 2 اسفندماه باید بیاید دوباره رای اعتماد بگیرد. برآیند رفتار پزشکیان و نیز گفتار رییس بانک مرکزی و برخی هشدارهای مقام ارشد نظامی جمهوری اسلامی درباره اینکه برای زدن آمریکا لازم نیست به آمریکا موشک بزنیم و هدف‌های ارزان‌تری از آمریکایی‌ها در پیرامون هست.

در بازار آزاد ارز هم روز سه‌شنبه و هم روز چهارشنبه قیمت دلار به‌عنوان ارز شاخص افزایش را تجربه کرد. این رفتارها و گفتارها و نیز سرسختی مجلس نشان می‌دهد اقتصاد سیاسی ایران به‌شدت به‌سوی بی‌ثباتی بازارها می‌رود و بی‌ثباتی در بازار ارز همچنان روندی فزاینده دارد.  

کارشناسان و فعالان اقتصادی باور دارند بازار ارز جمهوری اسلامی در باتلاق افتاده و دست و پا زدن‌های مدیران اصلی اقتصادی و سیاستگذاز پولی و ارزی را هرچه بیشتر به عمق خود می‌کشاند. باتلاق این ویژگی را دارد که در باتلاق‌افتاده باید به‌جای دست و پا زدن و خطرناک‌تر شدن وضعیتش منتظر باشد از بیرون کسی و نیرویی به کمک او بیاید و او را به بیرون باتلاق هدایت کند.  

داستان تلخ سیاستگذاری ارزی در ایران به‌دلیل به هم خوردن عرضه و تقاضای ارز در باتلاق است و مدیران ارزی با سیاستگذاری‌های از سر اجبار و تحمیل آن را بیش از پیش غرق می‌کنند. برآیند این سیاستگذاری‌های نادرست با توجه به متغیرهای بیرونی این بوده است که قیمت هر دلار آمریکا در 12سال تازه‌سپری‌شده هر دلار ‌هزار تومان به هر دلار 93‌هزار تومان رسیده است. بازار انحصاری از سوی عرضه بازار ارز ایران از سمت عرضه یک بازار انحصاری به حساب می‌آید. نهاد دولت براساس عرف و قانون مالک درآمدهای به دست آمده از صادرات نفت است که در گذشته‌ای نه‌چندان دور تا 80‌درصد درآمد ارزی کشور را به خود اختصاص می‌داده است. پس از تحریم نفتی ایران از سال1397 و با وجودی که درآمد حاصل از صادرات نفت روندی کاهنده در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ را تجربه کرد اما با آمدن جو بایدن و آسان‌گیری دولت وی بازهم صادرات نفت البته به‌طور قاچاق افزایش یافت و سهم دولت از دارایی ارزی باز هم افزایش را در کل درآمد ارزی تجربه کرد.

اگرچه آمارهای در دسترس نشان می‌دهد که ارزش صادرات شرکت‌های پتروشیمی و فلزات اساسی در سال‌های تازه‌سپری‌شده افزایش قابل‌اعتنایی داشته است ولی یادمان باشد که این شرکت‌ها در اختیار مالکان خصوصی نیستند. این وضعیت بازهم بر درجه انحصار در سمت عرضه نفت را افزایش می‌دهد. سمت تقاضا و رقابت نسبی در سمت تقاضای ارزی که به بازار عرضه می‌شود‌ هزاران وارد‌کننده که کار اصلی‌شان تجارت است منتظرند و نیز صدها بنگاه بزرگ که برای واردات مواد اولیه خود باید ارز بخرند.

در این سال‌ها که شهروندان ایرانی اعتماد خود را به مدیران ارزی از دست داده‌اند نیز به صف متقاضیان ارز پیوسته‌اند تا بتوانند ریال‌های خود را در برابر تورم صیانت کنند. رقابت در سمت تقاضای ارز البته با پیوستن برخی وارد‌کنندگان بزرگ نهاده‌های دامی وورود نهادهای خاص با درجه پایین‌تری روبه‌رو است. نقش دولت‌های جمهوری اسلامی همانطور که در سطرهای بالا نگاشته شد دولت‌های ایرانی در سمت عرضه ارز نقش انحصاری دارند و به همین دلیل رفتار و تصمیم‌ها و سیاستگذاری ارزی در نرخ ارز بسیار اهمیت دارد. دولت در ایران برای اینکه بتواند کشور را اداره کند باید ریال داشته باشد. در ایران که درآمدهای مالیاتی هنوز در گام‌های نخست برای پرکردن همه چاه‌های هزینه بودجه‌ها است دولت دلارهای به دست آمده از بازار نفت را به بانک مرکزی می‌فروشد.  

بانک مرکزی در برابر دریافت دلارهای دولت ریال به این نهاد می‌دهد و به این ترتیب بخشی از درآمد ارزی در خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی قرار گرفته و بخش دیگری از آن به متقاضیان ارز فروخته می‌شود. از همین نقطه است که مناسبات سیاست‌های ارزی و پولی شروع می‌شود. بانک مرکزی برای تامین ریال مورد نظر دولت یا قیمت ارزی باید ارز خود را در بازار بفروشد و اگر برای ریال مورد نیاز ارز بیشتری به بازار عرضه کند قیمت ارزها کاهش می‌یابند و برعکس. اما بانک مرکزی اگر دارایی‌های ارزی خود را عرضه نکند ارزش دارایی‌های خارجی‌اش افزایش می‌یابد و نقدینگی رشد می‌کند و بر نرخ تورم اثر می‌گذارد. رسیدیم به اصل ماجرا با توجه به آنچه در بالا نوشته شد حالا می‌شود فهمید چرا قیمت ارزهای معتبر در بازار آزاد ارز افزایش شدید را تجربه کرده است. اصل ماجرا این است که به‌دلیل کاهش صادرات نفت و درآمد ارز سقوط‌کرده دولت از نفت، بانک مرکزی دلار کافی دریافت نمی‌کند که به بازار عرضه کند اما در سمت دیگر این داستان یعنی سمت تقاضا نمی‌توان به‌دلیل چسبندگی قیمت کالاهای وارداتی به سفره مردم و نیز به بخش تولید ناگهان تقاضا را کاهش داد.

به همین دلیل است که قیمت ارز در بازار افزایش می‌یابد. دولت‌های روحانی و رییسی شاید ناآگاهانه و شاید هم آگاهانه ترجیح داده‌اند با توجه به تقاضای پرفشار از سوی نهادهای دیگر اجازه دهند قیمت ارز به قیمت حراج شدن سفره مردم افزایش یابد. رو به آینده بازار ارز در ایران به‌دلیل فقدان استقلال بانک مرکزی از دولت هرگز سامان نمی‌گیرد. در سال‌های تازه‌سپری‌شده و به‌ویژه در این چند ماه فعالیت دولت پزشکیان تصمیم گرفته شد سیاست ارزی به‌گونه‌ای باشد که نرخ‌های ارز چندگانه برچیده و سیاست ارزی از رانت و فساد دور شود و بازارها نیز شفاف شوند. اما تخصیص ناشفاف ارز در کشور و نیز بدتر شدن مناسبات خارجی ایران موجب شده است دولت سیاست ارزی را ناتمام رها کند.

برخی ذی‌نفعان دارای نفوذ برای ترس از اینکه شهروندان از گرانی‌ها به خشم آیند سیاست ارزی را در کما نگه داشته و به سوی باتلاق روانه کرده‌اند. بازار ارز در کوتاه‌مدت راهی جز اینکه شاهد افزایش نرخ ارزهای معتبر به ریال ایران باشد را ندارد.  

در بلندمدت اما باید دید سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار است دست‌کم در بخش‌هایی از مناسبات خود سازش کند یا نه. در کوتاه‌مدت سطح نرخ ارز، نوسان‌های ارزی و شتاب نرخ ارز همچنان به سوی باتلاق شدن می‌روند مگر اینکه از بیرون کسی به کمک بیاید.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها