رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 650384

ژئوپلیتیک نوین ایران و سیاست همسایگی

ساعت 24 -ماندانا تیشه یار در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: در روزگار کنونی، به نظر می‌رسد که از یک‌سو نیازمند آن هستیم تا بر پایه جایگاه ژئوپلیتیکی نوین ایران، سیاست خارجی تازه‌ای را طراحی کنیم و رویکرد سیاست همسایگی را از تمرکز صرف بر غرب آسیا، به حضور و همکاری در سراسر حوزه تمدنی خود گسترش دهیم.

در درس نظریه‌های ژئوپلیتیک، در میان عوامل گوناگون شکل دهنده به سیاست خارجی کشورها، عامل ژئوپلیتیک معمولا به عنوان عاملی که دیرپاتر است و سال‌ها باید بگذرد تا تغییرات چشمگیری در آن رخ دهد، در نظر گرفته می‌شود. همین دیرپایی سبب می‌شود که ویژگی‌های ژئوپلیتیکی یک کشور و همسایگان آن، نقش مهمی در شکل دهی به روابط خارجی آن کشور بازی کنند.

با این‌همه، سده پانزدهم خورشیدی در حالی آغاز شده که «جهان ایرانی» که عرصه‌ای گسترده از کوه‌های هیمالیا تا سواحل مدیترانه و از کوه‌های قفقاز و استپ‌های آسیای مرکزی تا سواحل جنوبی خلیج فارس را در بر می‌گیرد، بیش از هر زمان دیگری در دهه‌های اخیر دستخوش التهاب ها و تنش‌ها و تجربه تغییرات ژئوپلیتیکی شده است. از یک‌سو، شکاف‌های درونی میان جوامع مدنی و دولت ها عمیق تر شده‌اند، از سوی دیگر، گروه‌های تندرو با افکار و باورهای گوناگون رو به رشد هستند و از دیگر سو، قدرت‌های بین المللی در حال اجرای طرحی نو برای تدوین نظم منطقه‌ای تازه‌ای در این حوزه تمدنی هستند.

در حالی که به مناسبت یکصدمین سال امضای پیمان دوستی و مودت میان ایران و افغانستان در تیرماه ۱۴۰۰ و برای نخستین بار، بیش از شصت تن از دانشگاهیان و فعالان فرهنگی دو کشور کتاب مشترکی مشتمل بر یادداشت‌های کوتاه درباره پیوندهای تاریخی و فرهنگی میان دو همسایه را منتشر کردند، کمتر از دو ماه بعد، با سقوط یک به یک شهرهای بزرگ در افغانستان و به سر آمدن دوران جمهوریت بیست ساله در آن کشور، روند تازه‌ای از ناامنی منطقه‌ای در مرزهای شرقی شکل گرفت.

هنوز مدتی از تحولات افغانستان نگذشته بود که جنگ روسیه و اوکراین در زمستان ۱۴۰۱ آغاز شد و پای ایران خواسته یا ناخواسته به تحولات اروپای شرقی کشیده شد و تا امروز این کشور همچنان یکی از بازیگران این عرصه به شمار می‌رود و این امر بر شیوه تعاملات آن با شماری از کشورها تاثیرگذار بوده است.

بار دیگر، چند ماه از تحولات شرق اروپا نگذشته بود که عملیات طوفان الاقصی در فلسطین در آستانه پاییز ۱۴۰۲ دور تازه‌ای از تحولات را در منطقه ما رقم زد و بازی ژئوپلیتیکی پیچیده‌ای آغاز شد. این بازی در ماه‌های بعد به ورود لبنان به جنگ، تغییر ساختار قدرت در گروه‌های جهادی در فلسطین و لبنان و سرانجام تغییر نظام سیاسی در سوریه انجامید.

افزایش نقش آفرینی بازیگران منطقه‌ای مانند ترکیه، امارات متحده عربی، قطر و عربستان در این روندها و رویدادها، تغییر رویکرد سیاست خارجی در ایالات متحده آمریکا و آغاز تعاملات نوین میان ابرقدرت‌های جهان، همگی سرعت تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه ما را افزایش چشمگیری داده‌اند.  

به این ترتیب، می‌توان دید که شرایط کنونی منطقه ای، امکان تداوم سیاست‌های پیشین را از همه کشورها گرفته و نظم نوینی در حال شکل گیری است. راست است که نمی توان با ابزارها و روش‌های کهن به مدیریت شرایط تازه پرداخت. در این بازی ژئوپلیتیکی بزرگ جدید، بازیگرانی پیروز هستند که زودتر واقعیت‌های تازه را بپذیرند و ابتکارهای تازه را به کار گیرند. هرچقدر هم که رویکرد و هدف ما درست باشد، روش‌ها و سیاست‌های کهنه ما را به مقصود نمی رسانند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها