رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 650574

ضرورت بازگشت به اداره عقلانی کشور

نزدیک به ۲۰سال پیش، مجمع تشخیص مصلحت نظام سندهایی تحت ‌عنوان «چشم‌انداز ۱۴۰۴» و «هدف ۲۰ ساله» تدوین کرد. در این سند، هدف انتخاب شد که ایران تا سال ۱۴۰۴ به ‌عنوان قدرت اول منطقه شناخته شود. این سند توسط مجمع تشخیص تحت ریاست آیت‌الله‌هاشمی‌رفسنجانی تدوین و تایید شد.

در آن زمان، تنها دو کشور ترکیه و عربستان از لحاظ اقتصادی بزرگ‌تر از ایران بودند. نرخ رشد اقتصادی ایران نیز به‌ گونه‌ای بود که بر اساس محاسبات، این هدف قابل دستیابی به ‌نظر می‌رسید اما بدون توافق مشترک و راهبرد مناسب، رسیدن به این هدف غیرممکن خواهد بود. بنابراین نیاز به همبستگی و همراهی تمامی نیروهای فرهیخته کشور وجود دارد. به گفته او، اولین موضوعی که باید به آن توجه کرد، سیاست است. سیاستی که ما در ایران از آن به عنوان «سیاست ضداستکبار» اشاره می‌کنیم، ظرفیتش از توان ملت و کشور ایران فراتر است. به سادگی بگویم، ما یک درصد خشکی‌ها و مساحت خشکی‌های جهان را داریم، یک درصد جمعیت جهان را شامل می‌شویم و در سال ۱۳۵۶ (۱۹۷۷ میلادی) ۲/۱ درصد اقتصاد جهان را در اختیار داشتیم اما امروزه فقط ۶ دهم درصد اقتصاد جهان را تشکیل می‌دهیم. 

ما فقط به‌اندازه توان کشور و ملت خود می‌توانیم، مسئولیت بپذیریم. در گذشته، در جنگ‌های ایران و روسیه پس از اینکه فتحعلی‌شاه قاجار در جنگ اول با روسیه شکست خورد و قرارداد گلستان را امضا کرد، ایرانیان به‌خصوص تبریزی‌ها، بسیار ناراحت بودند که چرا بخشی از خاک ایران و قفقاز را از دست داده‌ایم. این نگرانی در تبریز به حدی رسید که فتحعلی‌شاه قاجار به تبریز رفت و بزرگان تبریز را جمع کرد تا بفهمد که آیا باید دوباره به جنگ با روسیه وارد شوند و قرارداد را نقض کنند یا تسلیم بشوند؟ 

همه کسانی که در جلسه حضور داشتند با احساسات ملی‌گرایانه خود تصمیم گرفتند که جنگ را آغاز کنند. اما یک جوان ۲۴‌ ساله به نام قائم‌مقام فراهانی، که منشی عباس‌میرزا و در دارالحکومه تبریز مشغول به کار بود، پرسید: «آیا مجازم که صحبت کنم؟» و بعد از اجازه، گفت: «ما چند کرور خراج می‌گیریم؟» وقتی به او گفتند ۲ کرور، او پرسید: «روسیه چند کرور خراج دارد؟» و پاسخ دادند: «۵۰ کرور». او گفت: «به نظر من کشوری که ۲ کرور خراج دارد، با کشوری که ۵۰ کرور خراج دارد، جنگ نمی‌کند. »

همه شروع به فریاد زدن کردند که این فرد خائن است. روز بعد، قائم‌مقام فراهانی به مشهد تبعید شد و فتحعلی‌شاه به جنگ با روسیه وارد شد. نتیجه این بود که قرارداد گلستان به قرارداد ترکمنچای تبدیل شد. لذا ما فقط به‌اندازه سهم خودمان در جهان می‌توانیم حرف بزنیم و تصمیم بگیریم. اگر باری بیشتر از حد معمول بر عهده خودمان بگذاریم و مسئولیت‌هایی که از توان‌مان خارج است را بپذیریم باید منتظر عواقب طبیعی آن باشیم بنابراین سیاست‌ها بسیار مهم هستند.

 

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها