نصیحت از عمق تاریخ به مناسبت برخی رویکردهای اخیر
ساعت 24 - القصه دو دوست بودند در اعصار قدیم که برای کار و کسب درآمد به شهر دوری که مشهور بود محل فعالیت اقتصادی است رفتند. اسمشان را بگذارید عمرو و زید. عمرو سخت کوشید و کار کرد و کارکرد و صد تومان پس انداز کرد. (آن وقتی که هر تومان دوسکه طلا می شد نه مثل حالا که صد هزارتومان یک دلار است).
نفر دوم یعنی زید پول خود را صرف خوشگذارنی کرد (منظور خوردن غذاهای خوشمزه است چون شق دیگری در دسترس نبود) و در نتیجه زید آخر سال فقط سه تومان پول داشت. پس از یکسال زندگی در غربت تصمیم گرفتند به شهر خود باز گردند. زید فکر کرد سه تومان را سرمایهگذاری کند، و گرنه دست مایهای ندارد. اندیشید که بهترین سرمایهگذاری چیست؟ از فضلای محل پرسید گفتند ما سر درنمی آوریم سرمایهگذاری چیست ( در آن زمان فضلا فروتن و راستگو و بدور از طمع بودند و در مورد هر نکتهای نیز بدون اطلاع سخن مطول نمی گفتند) اما گفتند در این شهر حکیمی هست که در مقابل هر یک تومان که دریافت میکند یک جمله حکیمانه تحویل میدهد (درآن زمان عقلا پیرو کم گوی و گزیده گوی بودند).
زید از هوشش استفاده کرد و به این نتیجه رسید که سه تومان را در حکمت سرمایهگذاری کند (درآن زمان علم و دانش و حکمت اسباب نکبت نبود). نزد حکیم رفت سه تومان را داد و حکیم گفت خوب گوش کن: “از اشتر مست، دیوارشکسته و سگ درنده پرهیز کن، دور از کاروان بخواب تا خواب آشفته نبینی، از آنچه از دست رفته تاسف نخور.” به جزئیات نمی پردازم زید این سه نصیحت را در راه بازگشت به شهرشان بهکار بست و با ثروتی قابل ملاحظه به خانه بر گشت. به آن آقایان عرض کنم نگران نباشید به این سخنان حکیمانه قدیم گوش کنید آنچه برایتان رخ داده نعمت است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.