رفتار سرد تهران با میانجیگری مسکو
به نظر میرسد که روسیه در حال استفاده از فرصت است تا با توجه به تمایل ترامپ به برقراری صلح در اوکراین و اعمال فشار غیرمعمول بر اوکراین برای پذیرش صلح، در شکاف میان اروپا و آمریکا از یک طرف و شکاف میان ایران و اروپا از سوی دیگر شنا کند.
آنطور که شنیدهها حکم میکنند، ظاهراً روسیه به ایران پیشنهاد کرده تا از مذاکره با اروپاییها دست بشوید چراکه اروپاییها در نهایت بدون آمریکاییها کاری از پیش نخواهند برد.
در چنین شرایطی اگر ایران به توصیه روسیه عمل کند، این امکان وجود دارد که به کارتی تمامعیار در دستان روسیه تبدیل شود و کیست که نداند که سیاست بینالملل از نظر روسها عرصه منافع صرف است نه دوستیهای راهبردی دائم.
واقعیت این است که در عرصه معامله و بدهبستان قدرتهای بزرگ، قدرتهای کوچکتر در صورت اتخاذ تصمیم اشتباه، متحمل ضررهای بزرگی خواهند شد؛ ضررهایی که به راحتی قابل جبران نیستند.
البته به نظر میرسد که پیشنهاد روسیه در تهران با استقبال گرمی مواجه نشده است. در هر صورت ایران تجربیاتی از عملکرد مسکو در مذاکرات هستهای اندوخته است. هرچند دست رد زدن به سینه مسکو نیز میتواند عواقبی برای ایران داشته باشد.
در سال 2006، بحران برنامه هستهای ایران به یک نزاع بین تهران و غرب تبدیل شد. تهران رویکرد چندان سازندهای به تلاشهای دیپلماتیک روسیه نشان نداد و در عوض بر توسعه فعال برنامه هستهای خود متمرکز شد.
در واکنش، مسکو از انتقال پرونده ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل و تحریمهای بعدی حمایت کرد. روسیه اقدامات شورای امنیت سازمان ملل متحد را با هماهنگی چین اندکی کاهش داد، اما به حمایت از قطعنامههای تحریمی علیه ایران ادامه داد. دمیتری مدودف، رئیسجمهوری وقت روسیه در آن زمان در توضیح این رویکرد مسکو گفت که تحریمها روند مذاکرات را تحریک میکنند.
در سال 2013، زمانی که چشمانداز دستیابی به توافق با ایران در جریان مذاکرات آشکار شد، مسکو خود را بر سر دوراهی دید. اگر تحریمها از تهران برداشته میشد، موقعیت این کشور در بازار جهانی نفت تقویت میشد.
در عین حال، فرصتهایی برای سرمایهگذاری در اقتصاد ایران، توسعه همکاری در زمینه انرژی هستهای صلحآمیز، انجام پروژههای بزرگ در سایر زمینهها و عرضه سلاحهای متعارف بدون خطرات تحریم به ایران وجود میداشت اما اگر ایران درهای اقتصاد خود را به روی سرمایهگذاران غربی باز میکرد و نیروهایی در ایران که حامی نزدیکی بیشتر به غرب و ایالات متحده بودند، قدرت مییافتند، آنوقت ممکن بود ایران به سختی همکاریهای گذشته روسیه را به یاد آورد و روسیه منافع اقتصادی مورد انتظار از توافق هستهای با ایران را به دست نمیآورد.
ممکن است متناقض به نظر برسد اما روسیه درحالیکه پایبندی خود به برجام را اعلام میکند، میداند که در صورت دستیابی به یک «توافق هستهای» بین آمریکا و ایران و به دنبال آن لغو تحریمهای ایران و کاهش همکاری کلی بین تهران و مسکو، مواضع ایران در قبال اوکراین تغییر خواهد کرد. » بنابراین ممکن است از نظر تاکتیکی برای روسیه سودمند به نظر برسد که ایران تحت تحریم باقی بماند. تحریم ایران نهتنها رقابت در بازار نفت را کاهش میدهد، بلکه علاقه ایران به همکاری با روسیه علیه کشورهای غربی را حفظ میکند.
معنای آنچه نوشته شد لزوماً این نیست که روسیه با احیای توافق هستهای و رفع تحریمهای ایران به کلی مخالف است؛ دو سناریو با منافع روسیه همخوانی دارد؛ مذاکره برای توافق جدید و تشدید تحریمهای ایران.
اگر مذاکرات واقعاً آغاز شود و صرفاً پوششی برای اهداف پنهانی یا خرید زمان نباشد، انگیزه مخالفان ایران برای استفاده از زور را از بین میبرد و به ایران دلیلی برای ایجاد یک ابزار دفاعی قابل اعتماد در برابر تجاوز میدهد.
از سوی دیگر تحریمهای معتدل علیه ایران انگیزه این کشور را برای همکاری با مسکو تقویت میکند، اما محدودیتهای بیش از حد بر ایران، میتواند سه سناریوی دیگر از جمله، خروج ایران از انپیتی، درگیری نظامی و حرکت ایران به سمت ساخت سلاح هستهای را کلید بزند و هیچکدام از سه سناریوی آخر با منافع روسیه همخوان نیست.
بنابراین روسیه در خصوص برنامه هستهای ایران به دنبال راهی میانه است که در چارچوب آن نه بحران بهطور کامل حل و فصل شود و نه چرخه بحران از گردونه خارج شود.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.