مدیر آسایشگاه زنان جانباز
گلایه جانبازان از فقر و اختلاف طبقاتی در جامعه/ زندگی برخی مسئولان با مردم خیلی متفاوت است/ جایگاه و عزتی در جامعه نداریم؛ میگویند اینها مملکت را خوردهاند!
ساعت ۲۴- گلایه جانبازان از فقر و اختلاف طبقاتی در جامعه/ زندگی برخی مسئولان با مردم خیلی متفاوت است/ جایگاه و عزتی در جامعه نداریم؛ میگویند اینها مملکت را خوردهاند!
جانبازان بخشی از وضعیت فعلی کشور را بخاطر بیگانگان و تحریمها میدانند و بخشی را بخاطر رانت خواریهایی که در بدنه دولتها وجود داشته است، میدانند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نسیم چنگایی جانباز ۴۶ ساله، قطع نخاع گردنی جنگ تحمیلی میان ایران و عراق است و از جانبازان هفتاد درصد به شمار میآید. او در سن هفت سالگی بر اثر بمباران مجروح شد و برادر و خواهر وی در این بمباران نیز شهید شدند. نسیم چنگایی جزء جانبازان نخبه محسوب میشود و دارای دکترای رشته کشاورزی است که سابقه تدریس در دانشگاه را دارد و هم اکنون در موسسه اقتصادی کوثر وابسته به بنیاد شهید مشغول بکار است. وی مدیریت آسایشگاههاجر را بر عهده دارد. این آسایشگاه ویژه جانبازان زن است و توسط سعید اوحدی، رئیس بنیاد شهید، با هدف تسهیل چالشهای جانبازان زن تاسیس شده است. طی بازدید از آسایشگاههاجر، با مدیریت آسایشگاه در خصوص مشکلات و مسائل جانبازان زن به گفتگو پرداختیم.
تعداد جانبازان زن در کل کشور ۱۹ نفر است ایلنا: لطفا درباره چگونگی تاسیس آسایشگاه زنان جانباز توضیح دهید.
در دوره قبلی که مهندس اوحدی ریاست بنیاد بودند، مراجعه کردم و به عنوان یک گلایه این موضوع را مطرح کردم که زنان جانباز فاقد آسایشگاه هستند، چون جانبازان مرد نخاعی در تهران از ۴ یا ۵ آسایشگاه برخوردارند و در مراکز هر استان آسایشگاه دارند، اما چنین امکانی برای بانوان جانباز وجود نداشت. جانبازان زن پیش از این ۳۵ نفر بودند، اما با گذشت زمان برخی جانبازان زن شهید شدند و در حال حاضر تعداد جانبازان زن در کل کشور ۱۹ نفر است.
مهندس اوحدی وقتی شرایط را دیدند، آسایشگاههاجر را برای جانبازان زن در نظر گرفتند و من آمدم دیدم و تغییراتی داده شد. در حال حاضر آسایشگاههاجر ظرفیت ۸ تخت دارد و اگر ۸ جانباز بخواهند از این آسایشگاه استفاده کنند، در طول سال میآیند کارهای درمان آنها انجام میشود. برخی جانبازان زن که شرایط جسمی حادتری دارند از شهرهای خود به این آسایشگاه مراجعه میکنند و ۳ یا ۴ ماه در اینجا حضور پیدا میکنند. آسایشگاه دارای پرسنل و یک کمک یار و یک نیروی خدماتی است که شیفتی تعویض میشوند تا بتوانند به جانبازان کمک کنند. هزینههای آسایشگاه هم از سوی بنیاد شهید تامین میشود.
در دوره ریاست آقای قاضیزادههاشمی، جانبازان خودشان برای تامین تجهیزات به داروخانهها مراجعه میکردند ایلنا: بانوان جانباز چه مشکلاتی در خصوص تامین دارو و تجهیزات پزشکی دارند؟
با توجه به شرایطی که کشور دارد و تحریمهایی که اعمال شده، جانبازان زن با مشکلات زیادی در تامین ویلچر، تجهیزات پزشکی و داروهای خاص مواجه هستند. در دورهای که آقای قاضی زادههاشمی ریاست بنیاد را بر عهده داشتند، شرایط برای جانبازانِ زن، بسیار بد بود. حتی شرایط به جایی رسید که جانباز مجبور میشد خودش سوند تهیه کند. سهمیه چندانی داده نمیشد و جانبازان مجبور بودند خودشان به داروخانهها مراجعه کنند تا بتوانند تجهیزات پزشکی با برند خوب فراهم کنند. خوشبختانه با آمدن مهندس اوحدی، شرایط بهتر شده و تجهیزات پزشکی که تامین آنها به تعویق افتاده بود، فراهم شده است.
در دورهای که آقای قاضی زادههاشمی ریاست بنیاد را بر عهده داشتند، شرایط برای جانبازانِ زن، بسیار بد بود. حتی شرایط به جایی رسید که جانباز مجبور میشدخودش سوند تهیه کند. سهمیه چندانی داده نمیشد.
بنیاد، تجهیزات پزشکی که جانبازان نیاز داشته باشند مانند ویلچر و تشک در اختیار قرار میدهد. یک جانباز قطع نخاع گردنی یک شب بدون تشک مواج نمیتواند بخوابد، برای اینکه همیشه طاق باز است و جابجا نمیتواند شود. اگر بخواهد این شرایط را ادامه دهد، ظرف سه یا چهار روز زخم بستر میگیرد. متاسفانه در دوره قبلی، به خاطر تحریمها و به بهانه تحریم جانبازان نمیتوانستند از ویلچر خارجی استفاده کنند و بنیاد شهید ویلچر ایرانی در اختیار جانبازان قرار میداد، البته این مشکل در دوره کنونی هم وجود دارد. خود من حاضر نیستم بنیاد شهید ویلچر ایرانی در اختیار من قرار دهد، چون از کیفیت و استاندارد مناسبی برخوردار نیست و با فرم بدنی هماهنگی ندارد.
با حضور مهندس اوحدی در بنیاد شهید، اخیرا اعلام شده که این تجهیزات پزشکی قرار است از خارج خریداری شود و در اختیار جانبازان قرار گیرد. برخی داروهایی که استفاده میکنیم به سختی پیدا میشود و برخی جانبازان مجبور هستند، خودشان دنبال تامین دارو بروند. اخیرا اعلام شده که قرار است یک سامانه تشکیل شود که نسخهها را از جانبازان تحویل بگیرند و داروها را فراهم کنند و در اختیار جانبازان قرار دهند. متاسفانه خدمات روانشناختی و مشاوره برای جانبازان زن فراهم نیست و اگر جانبازان زن میتوانستند از خدمات روانشناختی استفاده کنند بسیار خوب بود.
فقط یک قطع نخاعی، قطع نخاعی را میفهمد ایلنا: مهمترین نیاز بانوان جانباز کشور چیست و چه درخواستی دارند؟
مهمترین چیزی که روحیه یک جانباز را تغییر میدهد، دورهمیهایی است که با همدردهای خود دارد. یعنی هیچ چیزی مانند این نمیشود که من نوعی دوستم را که قطع نخاعی است در یک اردو ببینم. در گذشته اردوهایی برگزار میشد که هم سیاحتی بود و هم درمانی اما متاسفانه برگزاری این اردوها بسیار کمتر شده است و شاید سالی یکبار برگزار شود. در این اردوها، جانبازان نخاعی زن میتوانند با یکدیگر دیدار کنند که بازتاب بسیار خوبی دارد. طی دو دوره گذشته جانبازان توانستند در اردوهای سیاحتی مشهد دور هم جمع شوند. اگر برگزاری این اردوها بیشتر بود و به صورت فصلی در شهرهای مختلف برگزار میشد، جانبازان زن میتوانستند یکدیگر را ملاقات کنند، چون یک قطع نخاعی، یک قطع نخاعی را میفهمد.
در کرمانشاه بیشترین قطع نخاعی خانم را داشتیم، ۶ نفر بودند و برخی فوت شدند. در اصفهان، مشهد و مازندران هر کدام یک بانوی قطع نخاعی و در تهران ۴ قطع نخاعی خانم داریم. در خوزستان ۴ بانوی قطع نخاعی بود که یک نفر شهید شد و در ارومیه هم یک بانوی قطع نخاعی داشتیم که ایشان نیز شهید شد.
ایلنا: حمایت دولتها از جامعه بانوان جانباز در این سالها چگونه بوده است؟
بحث اعتقادی جانبازان بسیارپررنگ است و آنچه که موجب شده، جانبازان زن بتوانند با شرایط خود سازگار شوند اعتقادی است که به خدا و به سرنوشت دارند. جانبازان زن نخاعی به خاطر شرایط جسمی که دارند قطعا با سختیهای بیشتری دست و پنجه نرم میکنند و هر کدام از آنها انگیزههای متفاوتی برای ادامه دادن زندگی دارند. یک بانویی به فرض سرپرست خانواده است. منظورم از سرپرست این است که برادر و خواهرش را مجبور است که هدایت کند و به اصطلاح به خاطر آنها پیش برود. یک بانوی دیگر هم است که شرایط متعادلی دارد. به هر حال هر کدام یک انگیزهای برای ادامه زندگی دارند و تقریباً همه آنها به خاطر بمباران دچار این شرایط شدند.
به مرور حمایتها از جانبازان کمرنگ شد اوایل شرایط برای جانبازان بسیار بهتر بود. شرایط و حمایتهایی که از جانبازان میشد، واقعاً احساس میشد که حامی همیشه کنارشان است، ولی به مرور این حمایتها کمرنگ شد. اکنون در گذر زمان، کم و کمتر شده و دیگر به جایی رسیده که برای مثال فقط یک حقوقی به جانباز داده میشود و آنها باید کار درمانشان را انجام دهند. میتوانم بگویم حمایتها در همین حد است و دیگر هیچ پشتوانهای ندارند. برای مثال اگر جانبازان کار حقوقی لازم داشته باشند یا مشکلی برایشان پیش بیاید، هیچ حمایتی از این نظر ندارند. وقتی جانبازان دچار مشکلات روحی شوند هیچ خدمات روانشناختی و نظارتی وجود ندارد مگر اینکه خودشان دکتر اعصاب و روان بروند. در جامعه کنونی جانباز فقط خودش را دارد. دید و بازدیدها در گذشته بسیار بیشتر بود. در حال حاضر این بازدیدها کم شده و حالا سالی یکبار یک رئیسی میآید، چند تا عکس میگیرد و مشکلات را میپرسد. قدیمها میآمدند و مشکلات را میپرسیدند و سعی میکردند حل کنند. اما این شرایط اکنون وجود ندارد.
یکی از آرزوهایم این است که هر وقت دلم میخواهد، بتوانم بخوابم مشکلات جامعه جانبازان نخاعی بسیار زیاد است. آخرین مشکل یک جانباز راه نرفتن است و بشخصه یکی از آرزوهایم این است که هر وقت دلم میخواهد بخوابم، بتوانم بخوابم. برای اینکه مجبورم سر یک ساعتی بیدار شوم، آب بخورم، سر یک ساعتی سون بزنم و سر یک ساعتی هم قرص بخورم. مسائل بسیار زیادی برای یک قطع نخاعی وجود دارد و شاید بگویم جزو بدترین معلولیتها باشد.
گلایه جانبازان از فقر و اختلاف طبقاتی در جامعه/ زندگی برخی مسئولان با مردم خیلی متفاوت است/ جایگاه و عزتی در جامعه نداریم؛ میگویند اینها مملکت را خوردهاند!
ایلنا: انتظارات جانبازان از مردم و جامعه چیست؟
به عنوان نماینده جانبازان زن در انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان، توقع یک جانباز این است که دولتها آنها را فراموش نکنند و یک عزت و احترامی در جامعه برای جانبازان قائل باشند. اما شاهد هستیم که در گذر یک زمان طولانی توجه به جانباز کمرنگ شده، چون فرهنگسازی درستی صورت نگرفته است و در بسیاری جاها بیجهت بزرگنمایی شده است. بسیاری از فرزندان شهدا در مدرسه و دانشگاه اعلام نمیکنند که فرزند شهید هستند در حالی که در هر جای دنیا این با افتخار گفته میشود، اما در کشور ما اینگونه نیست چون فرزندان شهیدان میترسند که به آنها برچسب زده شود. چون میگویند سهمیه دانشگاه مال اینهاست. در حالی که در همه جای دنیا این موضوع وجود دارد، اما در کشور ما این موضوع بد جا افتاده است.
افت جایگاه جانبازان در جامعه در یک بازه زمانی بسیار طولانی رخ داده و براحتی قابل اصلاح نیست.
اطلاع دارم که در آلمان به نوه کسانی که در جنگ جهانی دوم بودند، هنوز با افتخار امکانات میدهند، اما در جامعه ما اینطور نیست. افت جایگاه جانبازان در جامعه در یک بازه زمانی بسیار طولانی رخ داده و براحتی قابل اصلاح نیست. در این زمینه بهاندازه کافی فرهنگسازی نشده است. یعنی آن آشتی بین مردم و ایثارگران، آن رابطه قوی که باید ایجاد میشده، ایجاد نشده است که مردم بدانند این افراد چرا در این شرایط هستند.
جانباز در جامعه دیگر جایگاه و عزتی ندارد فردی که به خاطر خاک و کشور و ناموسش به جبهه رفته و جنگیده از نظر من جایگاه بسیار بالایی دارد، چون جانش را در کف دستش گذاشته و جنگیده است. باارزشترین دارایی هر فرد جان اوست. اما شاهد هستیم که یک جانباز در جامعه جایگاه و عزتی ندارد و وقتی کسی به او نگاه میکند، میگویند اینها ممکلت را خوردهاند! چرا این دید باید وجود داشته باشد؟ در حالی یک جانباز یک حقوقی میگیرد و از درمان استفاده میکند. چیزهایی که ناخواسته بوده است و در این شرایط دولت باید این حداقلها را برای جانبازان فراهم کند.
جانبازان به عنوان الگو برای نوجوانان و جوانان معرفی نشدهاند ایلنا: چرا جانبازان کشور آنطور که باید نتوانستند به عنوان الگو در جامعه مطرح باشند و جایگاه آنها در میان تمام مردم حفظ شود؟
الگوسازی که باید در زمان خودش انجام میشده است، صورت نگرفت. این الگوسازی میتواند در قالب فیلمهای تلویزیونی و رسانهها باشد. حال سوال این است، چرا از جانبازان به عنوان الگو در این جاها استفاده نمیشود و چرا جانبازان در دورههای مختلف مدارس و دانشگاهها دعوت نمیشوند که دانش آموزان آنها را از نزدیک دیدار کنند و برای آنها صحبت کنند. دانش آموزان و دانشجویان باید این الگوها را از نزدیک ببینند، اما این اتفاق در جامعه اتفاق نیفتاده است. در حالی که در کشورهای دیگر این الگوها و افراد موفق در مدارس با دانش آموزان ارتباط برقرار میکنند و این الگوسازی از همان دوران ابتدایی در مدارس این کشورها شکل میگیرد. در کشور ما این همه الگوی موفق جانبازی داریم که تازه معلولیت هم دارند، اما از آنها استفاده نمیشود که این جانبازان را در مدارس برای دانش آموزان معرفی کنند. برای الگوسازی باید فیلمهایی که از دل جامعه ایثارگری بیرون میآمد، ساخته میشد و در تلویزیون و سینماها نمایش داده میشد. همچنین بار انتشار بروشورها میتوان جامعه را بسیار بیشتر با جانبازان و شرایط آنها آشنا کرد.
در کشور ما این همه الگوی موفق جانبازی داریم که تازه معلولیت هم دارند، اما از آنها برای الگوسازی استفاده نمیشود.
جامعه بسیاری از مسائل و چالشهای جانبازان را نمیدانند. به لحاظ جسمی، خلاهای زیادی برای جانبازان وجود دارد. وقتی یک جانباز نخاعی را بر روی ویلچر میبینند، فکر میکنند که فقط نمیتواند راه برود در حالی که نمیدانند من به عنوان یک جانباز قطع نخاعی امکان کنترل ادرار و مدفوع را ندارم و همچنین هر جا از بدنم زخمیشود، نمیفهمم. نمیدانند که کلیههای من همیشه درگیر عفونت است و در یک زمانی باید بیشتر از آدمهای عادی آب بخورم. اینها چیزهایی است که بسیاری نمیدانند.
اگر در جامعه الگوهای دیگری غیر از جانبازان مطرح است، دولت ها مقصر هستند اگر در جامعه الگوهایی غیر از الگوهایی که تاثیرگذار بودهاند وجود دارد، مقصر آن فرهنگ است که چرا دولتها در زمان مناسب فرهنگسازی نکردند و اینها را به خوبی نشان ندادند. باید از آدمهای شبیه من و جانبازان فیلم ساخته شود بروشور تهیه کنند و آنها به دل جامعه برده شوند و به عنوان یک الگو معرفی شوند.
جانبازان از مردم توفع عزت و احترام دارند. مخالف این هستم که برخی جانبازان، برای مثال وقتی به بانک مراجعه میکنند و میخواهند یک حساب باز کنند، توقع داشته باشند که همه کنار بزنند و از صف رد شوند. اما احترام و عزتی که باید باشد، رعایت شود. اینگونه نباشد که یک جانباز را ببینند و بفهمند که جانباز است و با یک دید دیگری به او نگاه کنند.
گلایه جانبازان از فقر و اختلاف طبقاتی در جامعه/ زندگی برخی مسئولان با مردم خیلی متفاوت است/ جایگاه و عزتی در جامعه نداریم؛ میگویند اینها مملکت را خوردهاند!
ایلنا: به نظر میرسد یکی از مهمترین مشکلات بانوان جانباز بحث تنهایی آنها است؟ دولت در این زمینه چه اقدامی میتواند انجام دهد؟
پس از دوران جنگ، وقتی که تعداد زیادی از رزمندگان شهید یا قطع نخاعی شدند، آقای رفسنجانی گفتند: همسران شهدا را تنها نگذارید و با آنها ازدواج کنید. در آن زمان بسیاری از جانبازان نخاعی با همسران شهدا ازدواج کردند و بسیاری از بانوان در دید و بازدیدهایی که با جانبازان مرد در آسایشگاهها داشتند آشنا شدند و ازدواج کردند. اما برای بانوان جانباز این اتفاق نیفتد. حتی تا ۲۰ سال پیش کمتر کسی میدانست که بانوان جانباز در کشور داریم و خود این بانوان یکدیگر را نمیشناختند تا اینکه یک اردویی تشکیل شد، فضای مجازی آمد و با هم در آن اردو آشنا شدیم. بسیاری از بانوان جانباز مجرد و تنها هستند و فقط چند نفر از آنها ازدواج کردند و دو نفر از این بانوان هم قبل از جانباز شدن ازدواج کرده بودند. بسیاری از بانوان جانباز که در سنین بالا هستند پدر و مادر خود را از دست دادهاند و ازدواج نکردهاند و بسیار تنها هستند.
جانبازان زن در سنین بالا هستند و عملاً تنها هستند و این تنهایی فشار مضاعفی به انسان وارد میکند و حس تنهایی در این زمینه بسیار زیاد است. برای کاهش این حجم از تنهایی جانبازان زن، درخواست ما از دولت این است که حداقل اردوهایی برگزار کند و دورهمیهایی برای ما بگذارد. جانبازهای خانم داریم که دیگر در سنینی نیستند که دنبال ازدواج باشند. برای حل مشکل تنهایی جانبازان زن، دولت باید جایی برای دور هم بودن فراهم کند. اردو بگذارند تا دور هم جمع شوند. برخی جانبازان خانم بخاطر تنهایی شرایط سختی دارند و جانبازان خانم که در شهرستانها زندگی میکنند معمولا احساس ترس دارند که بخواهند مسافرت بروند اما دولت با برگزاری اردو و برنامههایی میتواند یک دورهمی برای این جانبازان برگزار کند. خواسته جانبازان زن این است که دولت به طور مرتب برای آنها اردو برگزار کند. در این اردوها روحیه جانبازان خانم تغییر میکند، جای جدیدی را میبینند و با هم تعامل دارند. بانوان جانباز ضعیفتر از جانبازان مرد هستند. اگر بخواهیم از نظر عاطفی و جسمی نگاه کنیم، یک جانباز زن از یک جانباز مرد ضعیفتر است. او تنهاست، در حالی که جانباز مرد بالاخره همسر و بچه دارد. ولی یک جانباز خانم اینها را ندارد و این خلاها همیشه در زندگیاش هست. مسئولین باید اینها را با یک نگاه دیگر ببینند. اگر مشکلی دارند، باید به گونهای دیگر با آنها برخورد کنند. حداقل سعی کنند مشکلات درمان، مشکلات ویلچر، تجهیزات پزشکی و حتی حقوقی آنها را حل کنند.
از بنیاد شهید میخواهیم، آسایشگاهی که برای بانوان جانباز احداث شده حفظ کند چون به قول جانبازان، آسایشگاه خانه امید ماست و از وقتی که آسایشگاه احداث شده و در آن حضور پیدا کردیم واقعاً آرامش روحی برای همه جانبازان ایجاد شده است چون میدانند وقتی مشکلی برایشان پیش بیاید، جایی را دارند که به آن امید داشته باشند و بتوانند مراجعه کنند.
جانبازان شکایت دارند که چرا کشور دچار فقر و اختلاف طبقاتی شده است ایلنا: جانبازان درباره شرایط حاضر در کشور چه نظری دارند؟
زندگی مردم با برخی مسئولان تفاوت دارد، وقتی با جانبازان صحبت میکنیم، این شرایط را میبینند، شکایت دارند که چرا کشور دچار فقر و اختلاف طبقاتی و مشکلات دیگر شده است و این موضوعات آنها را غصه دار میکند چون میگویند ما انتظار شرایط دیگری را داشتیم. البته تاکید دارند باز هم به جبهه میرفتند و برای وطن میجنگیدند. جانبازان بخشی از وضعیت فعلی کشور را بخاطر بیگانگان و تحریمها میدانند و بخشی را بخاطر رانت خواریهایی که در بدنه دولتها وجود داشته است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.