رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 651510

برخاستن اصلاحات از زیر خاکستر

ساعت 24 - جریان اصلاحات سال پر فراز و نشیبی را سپری کرد و در حالی که در ابتدای سال ۱۴۰۳ صرفا حضور کم‌رنگی در مجلس شورای اسلامی داشت، اما در ابتدای گرمای تابستان، پایش به پاستور هم باز شد.

بررسی فراز و فرود جریان اصلاحات در سال ۱۴۰۳ بدون مرور عملکرد این جریان در انتخابات مجلس دوازدهم در سال ۱۴۰۲ ناقص است. در انتخابات مجلس دوازدهم برای اولین بار پیش‌ثبت‌نام از داوطلبان انجام می‌شد. جریان اصلاحات در آن مقطع دچار سردرگمی بود. آن‌ها مجلس یازدهم را از دست داده و دولت سیزدهم را نیز به اصولگرایان واگذار کرده بودند، البته معتقد بودند که مقصر شکست آن‌ها شورای نگهبان بوده که نامزدهای آن‌ها در آن دو انتخابات را رد صلاحیت کرده بود. اعتراضات سال ۱۴۰۱ هم موجب شده بود که اصلاحات در ظاهر علاقه چندانی برای حضور در انتخابات نداشته باشد و در واقع خود را حامی معترضان جلوه دهند.

به هر حال موسم انتخابات آغاز و روزهای ۱۶ تا ۲۲ مرداد ۱۴۰۲پیش ثبت نام این انتخابات انجام شد اما جبهه اصلاحات که ریاست آن را آذر منصوری بر عهده گرفته بود، اعلام کرد که توصیه‌ای برای ثبت‌نام در این مرحله ندارد. احزاب اصلاح‌طلب هم اعلام کردند که فرصت تصویب، ابلاغ و اجرای قانون جدید انتخابات مجلس (که موجب شده بود ثبت‌نام نامزدها سه ماه زودتر انجام شود) خیلی کوتاه بود و آن‌ها نتوانستند اقدام تشکیلاتی برای حضور در انتخابات داشته باشند.

البته حرف آن‌ها بی‌راه نبود و بین تصویب قانون تا اجرا چند روز بیشترفاصله نبود، ولی به هر حال آن‌ها در جریان بررسی قانون جدید انتخابات در مجلس بودند و باید اطلاع می یافتند که احتمالا ثبت‌نام نامزدها به جای آذر در مرداد انجام خواهد شد.

با وجود اینکه جبهه اصلاحات اعلام کرده بود که از ارائه هر لیستی در انتخابات اجتناب خواهد کرد، برخی احزاب اصلاح‌طلب از جمله کارگزاران، اعتماد ملی و ندای ایرانیان بهانه‌گیری را رها کرده و اعلام کردند که در انتخابات تلاش می‌کنند که لیست ارائه کنند، البته آن‌ها منتقد جدی بررسی صلاحیت داوطلبان هم بودند و اعلام کردند که بسیاری از افراد این احزاب ردصلاحیت شده‌اند. حزب اعتدال و توسعه هم اعلام کرد در هر حوزه‌ای که نامزد داشته باشد، از آن افراد حمایت خواهد کرد. در ادامه هم ۱۱۰ فعال مدنی و سیاسی اصلاح‌طلب در بیانیه‌ای که به «روزنه‌گشایی» معروف شد، اعلام کردند از فرصت‌های باقی‌مانده بهره خواهند برد.

در روز ۱۱ دی ۱۴۰۲ سیدابراهیم رئیسی با فعالان سیاسی از جریان‌های مختلف دیدار کرد. برخی اصلاح‌طلبان در آن دیدار از رئیسی خواستند تا مرحله ثبت‌نام از داوطلبان را مجدد برگزار کنند که این درخواست مورد موافقت قرار نگرفت.

در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم هم لیست «صدای ملت» در بین اصلاح‌طلبان، مستقلین و اصولگرایان میانه‌رو منتشر شد. علی مطهری خودش وارد میدان شده و لیستی را تهیه کرده بود و احزاب کارگزاران سازندگی، اعتماد ملی، ندای ایرانیان و اعتدال و توسعه از این لیست حمایت کردند. همچنین این احزاب از حدود ۸۰ داوطلب در شهرستان‌ها به صورت جداگانه حمایت کردند، البته تا حد زیادی این لیست ها مشترک بود.

این لیست در تهران هیچ کرسی بدست نیاورد اما در مجموع شاید حدود ۶۰تا ۷۰ کرسی مجلس دوازدهم به جریان اصلاحات و اعتدال و مستقلین رسید. هرچند آمار دقیقی از سوی این جریان اعلام نشد.

 سیدمحمد خاتمی هم در آن انتخابت شرکت نکرد و در نامه‌ای در توضیح دلیل رای ندادن خود نوشت:« این بار تصمیم گرفتم که اگر نمی‌توانم کاری برای مردم بکنم، همراه و همنوا با خیل ناراضیانی باشم که در عمق وجودشان بر این باورند که اگر راه نجاتی باشد راه اصلاح امور است. آگاهانه و صادقانه رای ندادم تا به هیچکس دروغ نگفته باشم.»

جریان اصلاحات در این شرایط وارد سال ۱۴۰۳ شد. اختلاف‌های داخلی در این جریان بر سر مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات همچنان وجود داشت که با درگذشت ناگهانی ابراهیم رئیسی، قرار شد انتخاباتی زودهنگام برگزار شود.

این بار جبهه اصلاحات برخلاف انتخابات ۱۴۰۲، اعلام کرد که در انتخابات حضورخواهد داشت. آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات درباره دلیل شرکت این جریان در انتخابات، گفت:«ما به مردم واقعیات را می‌گوییم. به هر قیمتی دنبال حضور در قدرت نیستیم. اصلاح‌طلبان وقتی به قدرت وارد می شوند که منشاء اثر باشند. وقتی مردم ناتوانی جریان اصلاحات برای اثرگذاری در قدرت را ببینند، از این جریان کناره‌گیری می‌کنند. حاکمیت هم باید شرایط را برای حضور همه گروه‌های سیاسی در انتخابات فراهم کند تا شاهد مشارکت بالایی باشیم. صحنه انتخاباتی باید رقابتی باشد. »

جبهه اصلاحات هم در بیانیه‌ای اعلام کرد که «با استفاده از فرصت پدید آمده و به منظور بهبود وضعیت کشور به صورت مشروط در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو مشارکت کند و این مشارکت با معرفی نامزد یا نامزدهای اختصاصی انجام ‌می‌پذیرد. »

عبدالناصر همتی، مسعود پزشکیان، اسحاق جهانگیری و عباس آخوندی از چهره‌های جریان اصلاحات بودند که در این انتخابات ثبت‌نام کردند. این بار همه جریان اصلاحات به میدان آمد و پس از تایید صلاحیت پزشکیان، یکپارچه از او حمایت کردند. تحلیل آن‌ها این بود که این بار شرایط رقابت در انتخابات وجود داشته و نامزد آن‌ها توان رای‌آوری دارد، بنابراین همه شخصیت‌ها و احزاب اصلاحات به صورت جدی وارد میدان شده، شهر به شهر گشتند و برای پزشکیان رای جمع کردند.

خاتمی هم این بار به نقش‌آفرینی در انتخابات روی آورد و از پزشکیان حمایت کرد. او در نامه‌ای که پیش از انتخابات منتشر کرد، آورد که «من در انتخابات گذشته رای ندادم و با اکثریتی که احساس می‌کند گوشی برای شنیدن صدای او و دست توانایی برای رفع مشکلات او وجود ندارد همصدا شدم. اینک اما فرصتی پیش آمده است که امیدوارم روزنه‌ای باشد به فضایی که در آن صدای اکثریت شنیده شود و تفاوتی هرچند اندک در فضای کنونی پدید آید و گامی در جهت وضعیتی متفاوت با آنچه بوده است و خسارات فراوانی وارد آورده است برداشته شود. » او در این نامه از مسعود پزشکیان حمایت کرد.

نتیجه انتخحابات هم برای اصلاحات خوشایند بود و پزشکیان پیروز انتخابات شد. نوبت که به چینش کابینه رسید، رویکرد پزشکیان انتخاب همکاران خود براساس اصل «وفاق ملی» بود. براین اساس هم کابینه او شامل همه طیف‌های سیاسی معتقد به وفاق ملی شد. همین رویکرد صدای برخی حامیان او و اصلاح‌طلبان را درآورد که چرا رقبای دیروز پزشکیان امروز جایگاهی در دولت داشته باشند؟ پاسخ پزشکیان این بود که کشور درگیر مشکلات زیادی بوده و باید دعواهای سیاسی کنار گذاشته شود و فارغ از جهت‌گیری‌های سیاسی، از همه مدیران توانایی که دلسوز کشور بوده و به وفاق ملی اعتقاد دارند، استفاده شود.

 

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها