هیچ کدام از مسایل ایران حل نمی شوند
ساعت 24 - آقای رئیسجمهور که در زمان رقابتهای انتخاباتی بر ایفای نقشهای حمایتی دولت تاکید بسیار میکردند، در مواجهه با استدلال کارشناسان اقتصادی این پرسش جدید را پیش بکشند که پس تکلیف وظایف اجتماعی دولتها چه میشود؟
آیا دولت باید شهروندان را در شرایط بحران معیشتی به حال خود رها کرده و از خود سلب مسوولیت کند؟ این پرسش نیز البته پرسشی تازه نیست. کارشناسان اقتصادی احتمالا در وهله نخست به آقای رئیسجمهور خواهند گفت که استفاده از ابزار مداخله قیمتی بدترین نوع حمایت است؛ چرا که این ابزار علاوه بر ایجاد فرصتهای رانتجویی و فساد، سیگنالهای مرتبط با ارزندگی و کمیابی را مخدوش میکند. از دیدگاه ایجابی اما کارشناسان اقتصادی احتمالا بر این نکته پافشاری میکنند که بهترین سیاست حمایتی، کنترل تورم و ثبات اقتصادی است، نه فراهمآوری ارزانی دولتی. آنها خواهند گفت که حتی ایجاد رشد اقتصادی نیز وظیفه دولت نیست. تنها وظیفه دولت ایجاد فضای اقتصادی پیشبینیپذیر، باثبات و رقابتی است که شهروندان بتوانند در سایه آن با آرامش خاطر و اطمینان به فعالیت بپردازند. در صورت فراهم آمدن شرایط مناسب، شهروندان خود رشد اقتصادی را ایجاد میکنند.
کارشناسان اقتصادی بارها هشدار دادهاند، تا زمانی که موتورهای خلق تورم و جهشهای ارزی با سوخت سیاست با قدرت به کار خود ادامه میدهند، سیاستهای حمایتی دولتها هیچگاه نمیتوانند به سرنوشتی بهتر از تجربههای پیشین منتهی شوند. شاید بد نباشد که آقای رئیسجمهور از وزرای کابینه بخواهند فهرستی از اقلامی را که دولتها طی چهار دهه گذشته در تثبیت قیمت آنها موفقیت نسبی داشتهاند خدمت ایشان ارسال کنند. چنین فهرستی در صورت تهیه، دو ویژگی مشخص خواهد داشت. اول، تنها شامل اقلامی خواهد بود که دولت در زمینه کنترل و مدیریت آنها از انحصار کامل برخوردار بوده و دوم، در عرضه کافی آنها با بحران مواجه است. وضعیت گاز، برق و بنزین یک نمونه روشن از اقلام چنین فهرستی است. دولتها در ایران طی دهههای گذشته از «گرانی» قیمت حاملهای انرژی جلوگیری کردهاند؛ اما به چه بهایی؟ بهای سنگین پرداختی این بوده که دارنده اولین ذخایر نفت و گاز با بحران انرژی مواجه شده است.
تصویر آسمانخراشهایی مانند برجهای جده، خلیفه، شانگهای و... اغلب به عنوان نمادی از توسعه شهرها و کشورها در نظر گرفته میشود. به این نمادها البته میتوان از منظر استعاری دیگری نیز اندیشید. چه شد که انسانها موفق شدند با برکشیدن سازههای چند صد طبقه پایدار قلب آسمان را بشکافند؟
ساختمان نظام حکمرانی اقتصادی ایران، در نقطه مقابل این استعاره، نهتنها براساس اندیشهای استوار پیریزی نشده، بلکه بنایش تا آن اندازه متصلب است که هرگونه ارتباطی را با واقعیتهای بیرونی دنیای امروز از دست داده است. هنوز که هنوز است، مساله ساده و پیشافتادهای مانند تعطیلی شنبه بهجای پنجشنبه از این دفتر به آن دفتر ارجاع میشود، بیآنکه راهحلی برای آن اندیشده شود. این تنها تورم نیست که با «گرانی» اشتباه گرفته میشود، اصولا هیچیک از معضلات اصلی کشور طی دهههای گذشته بهصورت مبنایی حل و فصل نشدهاند و تنها به عنوان میراث از دولتی به دولت دیگر انتقال یافته و بدتر شدهاند.
نظام حکمرانی اقتصادی ما نه حاضر به قبول دانش بشری است و نه حاضر است از تجربیات خود و سایرین درس بگیرد. آقای رئیسجمهور، مقصر وضعیت موجود نظام حکمرانی اقتصادی است، اما متاسفانه شهروندان ایرانی نمیتوانند یقه آن را بگیرند.
نوید رییسی - دنیای اقتصاد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.