دیدگاه نیلی در باره اقتصاد دوره پهلوی دوم
ساعت ۲۴ - مسعود نیلی اقتصاددان ایرانی که در تدوین برنامه اول توسعه بعد از انقلاب اسلامی مشارکت داشت و نفر اصلی تدوین برنامه سوم توسعه را برعهده داشت در گفت و گو با تجارت فردا نگاهی دارد به اینکه چرا او در برپایی اقتصاد سیاسی خود ناتوان بود.

او در بخشی از گفت وگوی خود میگوید: جهش درآمدی، شاه را به این سمت وسو سوق داد که میتواند ایران را به ابرقدرت تبدیل کند و جامعه را به سمت دروازه تمدن ببرد. در این دوره ایران حتی به کشورهای خارجی وام میداد یا در کروپ آلمان سرمایهگذاری میکرد؛ البته این ایده که ثروت ملی را در جایی سرمایهگذاری کنیم، ایده بدی هم نبود.
به هر حال این نکته را در نظر بگیرید که بودجه دولت در فاصله سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۶، ۱۰ برابر و واردات شش برابر شد اما ظرفیتها، ساختارها، زیرساختها و حتی افراد، پاسخگوی این میزان درآمد نفتی و واردات نبودند. حتی نظام بوروکراسی ما آنقدر مجهز نبود که بتواند این حجم از منابع را تخصیص دهد و خرج کند.
میزان درآمدهای نفتی و واردات در دهه ۱۳۵۰ واقعاً اعداد بزرگی بودند؛ طبیعی بود که سیاستمدار احساس کند در اوج است و میتواند همه کاری انجام دهد. نگاه کنید شخص اول حکومت قبل از سال ۱۳۵۳ و بعد از سال ۱۳۵۳ یک نفر هستند اما انگار دو نفر متفاوت اند.
در سال ۱۳۵۱ زمانی که خداداد فرمانفرمائیان با تیم دولت برنامه عمرانی پنجم با جمع منابع ۳۰ میلیارد دلار به قیمتهای آن روز نزد شاه میرود و در چادرهای برپاشده برای جشن هنر شیراز برنامه پنجم را ارائه میدهد شاه همان جا به همان تیم میگوید این چه مزخرفاتی است که میگویید.
بعد از همین رویداد است فرمانفرمائیان ناچار به کناره گیری میشود و در برنامه پنجم توسعه تجدید نظر اساسی صورت میگیرد و دولت به فکر راهاندازی نیروگاه اتمی، قطار حمل امکانات رفاهی دیگر میافتد چرا که دیگر محدودیتی در منابع این همه کالا را نداشت.
شاه اما با با مشکلی مواجه شد و فکر آن را نمی کرد و آن تورم بود. قدرت نسبی حکومت و رفاه مردم در اوج بود پایه پولی افزایش قابل توجه پیدا میکرد و از این رو به یک باره به تورم بالای ۲۴ درصد در سال ۱۳۵۵ رسید. کرد و نارضایتی گسترده تر شد. البته شاه انتظارش این بود که با خرج کردن منابع ارزی و تبدیل به ریال میتواند رضایت عمومی را به دست بیاورد. شاید باورتان نشود اما من در کلاس درس اقتصاد ایران بارها این گزاره را مطرح میکنم که در همان سالهای وفور درآمدهای نفتی در سال ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶.در آن سالها ما بزرگ ترین کسری بودجه را هم داشتیم چون تصور آن زمان سیاستمدار این بود که باید بیشتر خرج کنیم تا از این شرایط بیرون بیاییم و نارضایتیها کاهش یابد. این را هم خدمتتان عرض کنم که من به صورت هدفمند، مدون و علمی آیا این مطالعهای درباره اینکه چرا در سال ۱۳۵۷ انقلاب اتفاق افتاد نکرده ام و نمی توانم نظر قطعی بدهم و شاید هم نظر قطعی در این باره غیر ممکن باشد. نیلی در بخش دیگری از گفت وگویش میگوید: در سالهای بعداز افزایش شتابان درآمد حاصل از صادرات نفت نابرابریها را در جامعه افزایش داد که متاسفانه احساس نابرابری در حال حاضر بیشتر است. اومیگوید دیدگاه چپ ها در ایران روندی فزاینده داشت به طوری که نوشتههای شهید سید محمد بهشتی و نیز شهید مطهری با نگاه چپ ها همسو هستند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.