رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 651859

نظم موجود جهانی در حال فروپاشیدن است؟

ساعت 24 -نویسنده, گریگور آتانسیان نویسنده روسی بی بی سینوشته است: در سه سالی که از حمله روسیه به اوکراین گذشت، آمریکا و متحدانش با روسیه مانند یک کشور طردشده از جامعه بین‌الملل رفتار کرده‌اند که قوانین بین‌المللی را نقض کرده است.

اکنون دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، این روند را معکوس کرده است: او روابط با مسکو را از سر گرفته و در عین حال، از معرفی روسیه به عنوان متجاوز یا اعلام اوکراین به عنوان قربانی جنگ خودداری کرده است.

این موضوع در دیدار پرتنش دونالد ترامپ و ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین، در مقابل دوربین‌ها به اوج خود رسید؛ جایی که آن‌ها بر سر جنگ اوکراین و چگونگی پایان آن درگیر مشاجره‌ای کم‌سابقه شدند. از دید برخی، این طور به نظر می‌رسد که «نظم لیبرال جهانی» - که ریشه‌های آن به دهه ۱۹۹۰ بازمی‌گردد - در حال فروپاشی است. اما آیا واقعا چنین است؟ عصر چیرگی نظم لیبرال

اصطلاح «نظم لیبرال جهانی» به سیستمی از روابط بین‌المللی اشاره دارد که بر تعهدات، اصول و هنجارها استوار است. در هسته این نظم، قوانین بین‌المللی و نهادهایی مانند سازمان ملل متحد، مجمع عمومی و شورای امنیت آن قرار دارند.

نظم لیبرال جهانی همچنین شامل مجموعه‌ مشخصی از ارزش‌ها، از جمله تجارت آزاد است که نهادهایی مانند سازمان تجارت جهانی، صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی از آن حمایت می‌کنند. فرض اساسی این نظم، باور ایدئولوژیک به این مسئله است که دموکراسی لیبرال غربی بهترین مدل حکومتی است.

تخطی از قوانین بین‌المللی می‌تواند از طریق قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل یا احکام دیوان بین‌المللی دادگستری به‌ صورت رسمی ثبت شود. شورای امنیت سازمان ملل نیز می‌تواند تحریم‌های اقتصادی اعمال کند یا در موارد حاد، مجوز اقدام نظامی بدهد.

در عمل، تحریم‌ها و مداخلات نظامی اغلب بدون تایید سازمان ملل صورت می‌گیرد؛ مسئله‌ای که روسیه همواره منتقد آن بوده است. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال ۲۰۰۷ گفت: «استفاده از زور تنها در صورتی مشروع است که سازمان ملل آن را تایید کند. و ما نیازی نداریم که سازمان ملل را با ناتو یا اتحادیه اروپا جایگزین کنیم.»

جو بایدن، رئیس‌جمهور وقت آمریکا در سال ۲۰۲۳، در سخنانی در ورشو جنگ اوکراین را یک «نبرد بزرگ برای آزادی» توصیف کرد که میان نظم مبتنی بر قوانین و نظمی بر پایه قدرت محض در جریان است.

با آغاز حمله گسترده روسیه به اوکراین، مسکو نه‌‌ تنها در نگاه بسیاری از کشورها قوانین بین‌المللی را نقض کرد، بلکه چالشی آشکار برای شیوه اداره روابط جهانی ایجاد کرد.

از سال ۲۰۱۴، خود پوتین نیز بدون مجوز سازمان ملل از نیروی نظامی استفاده کرده است. از دیدگاه غرب، حمله روسیه به اوکراین آشکارترین نقض نظم مبتنی بر قوانین، از زمان جنگ سرد محسوب می‌شود.

پروفسور جی جان آیکنبری، استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در دانشگاه پرینستون، به روزنامه فایننشال تایمز گفت: «ما شاهد نقض سه اصل بنیادین نظم جهانی بوده‌ایم. نخست اینکه، شما از زور برای تغییر مرزهای سرزمینی استفاده نمی‌کنید.  

دوم، شما از خشونت علیه غیرنظامیان به عنوان ابزاری برای جنگ بهره نمی‌برید. سوم اینکه شما تهدید به استفاده از سلاح هسته‌ای نمی‌کنید. پوتین دو مورد نخست را انجام داده و سومین مورد را تهدید کرده است. به همین دلیل این یک بحران واقعی برای نظم مبتنی بر قوانین است.»

در مقابل، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، استدلال کرده است که غرب با رویکرد خود هیچ احترامی برای قوانین بین‌المللی و نهادهای سازمان ملل قائل نیست.

مسکو به مواردی مانند بمباران یوگسلاوی توسط ناتو در سال ۱۹۹۹، حمله به عراق تحت رهبری آمریکا در سال ۲۰۰۳ و به رسمیت شناختن استقلال کوزوو در سال ۲۰۰۸ اشاره می‌کند و این اقدامات را نقض اصول منشور سازمان ملل از سوی غرب می‌داند.

یکی از مهم‌ترین آزمون‌های اخیر نظم لیبرال جهانی، موضع واشنگتن در قبال جنگ اسرائیل و حماس بوده است. بسیاری از کشورها از حمایت نظامی دولت بایدن از اسرائیل به شدت انتقاد کرده و آمریکا را به بی‌توجهی به کشته شدن ده‌ها هزار فلسطینی متهم کرده‌اند.

نعمان کورتولموش، رئیس پارلمان ترکیه، در مصاحبه‌ای با روزنامه واشنگتن پست گفت: «این آشکارا یک ریاکاری و استاندارد دوگانه است.»

او افزود: «این نوعی نژادپرستی است، زیرا اگر قربانیان فلسطینی را برابر با قربانیان اوکراینی ندانید، یعنی می‌خواهید یک نوع سلسله‌ مراتب میان انسان‌ها ایجاد کنید. این غیرقابل قبول است.»

پروفسور آیکنبری تاکید می‌کند که نظم لیبرال جهانی «ارتباط تنگاتنگی با ایالات متحده، دلار آمریکا و اقتصاد این کشور داشته است. این نظم بیشتر بر ائتلاف‌هایی مانند ناتو تکیه داشت.

کشورهایی که به دنبال به چالش کشیدن نظم بین‌المللی موجود هستند، معمولا به عنوان «قدرت‌های تجدیدنظرطلب» شناخته می‌شوند. سیاست‌گذاران و تحلیلگران آمریکایی مدت‌هاست این عنوان را به چین و روسیه نسبت داده‌اند، با این استدلال که این دو کشور در پی کاهش نفوذ آمریکا در عرصه جهانی هستند.

اما به گفته پروفسور آیکنبری، در ماه‌های اخیر این خود آمریکا بوده که به اصلی‌ترین قدرت تجدیدنظرطلب جهان تبدیل شده و دولت ترامپ در حال از هم گسستن «تقریبا تمامی جنبه‌های نظم لیبرال جهانی» است، از تجارت و اتحادها گرفته تا همبستگی دموکراتیک و حمایت از حقوق بشر.

ترامپ اخیرا گفت: «دولت من قاطعانه از شکست‌های سیاست خارجی دولت قبلی و در واقع از گذشته فاصله می‌گیرد. »

برخلاف سایر تغییرات اساسی که تیم او ایجاد کرده، برای کنگره و دستگاه قضایی دشوار خواهد بود که مانع این تحول شوند، زیرا سیاست خارجی کاملا در حیطه اختیارات ریاست جمهوری قرار دارد.

دولت ترامپ، سیاست نزدیکی به روسیه را در چارچوب منافع آمریکا توجیه کرده است. جی دی ونس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «ما معتقدیم که ادامه این درگیری برای روسیه، اوکراین و اروپا بد است. اما از همه مهم‌تر، برای ایالات متحده بد است.»

اما انقلاب دیپلماتیک ترامپ، کمترین محبوبیت را در میان سیاست‌های او دارد. یک نظرسنجی اخیر نشان داده است که آمریکایی‌ها بیش از هر چیز از سیاست‌های مهاجرتی او حمایت می‌کنند، در حالی‌ که موضع او در قبال جنگ روسیه و اوکراین و همچنین درگیری اسرائیل و فلسطین کمترین میزان حمایت را به خود اختصاص داده است.

در همین حال، بیش از دو سوم آمریکایی‌ها اوکراین را متحد خود می‌دانند و نزدیک به نیمی از آن‌ها نظر مثبتی نسبت به ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین، دارند.

دکتر جولی نیوتن، پژوهشگر مطالعات روسیه و اوراسیا در دانشگاه آکسفورد، می‌گوید اکنون «این ایالات متحده است که نظم مبتنی بر قوانین را تهدید به فروپاشی کرده است».

او به شواهدی اشاره می‌کند از جمله درخواست ترامپ برای کنترل منابع طبیعی اوکراین، عادی‌سازی روابط با روسیه، حملات علنی رئیس‌جمهور آمریکا به زلنسکی و حمایت متحدان ترامپ از احزاب راست افراطی در اروپا.

روز ۲۴ فوریه، در سومین سالگرد حمله روسیه به اوکراین، آمریکا به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل که تجاوز روسیه و اشغال اراضی اوکراین را محکوم می‌کرد، رای منفی داد. در عوض، دیپلمات‌های آمریکایی بیانیه‌ای ملایم‌تر ارائه کردند که در آن درباره «از دست رفتن غم‌انگیز جان‌های انسانها در درگیری روسیه و اوکراین» ابراز تاسف شده بود.

در همین حال، ترامپ اعلام کرد که در حال مذاکره با پوتین برای احیای روابط اقتصادی میان واشنگتن و مسکو است.

دکتر نیوتن افزود: «انقلاب دیپلماتیک ترامپ، اصول منشور هلسینکی را در هم شکسته و آمریکا را در چشم متحدان خود به عنوان یک رقیب معرفی کرده است.»

موافقت‌نامه‌های هلسینکی در سال ۱۹۷۵ میان ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای اروپایی امضا شد و هدف آن‌ تقویت اصول تمامیت ارضی، مصونیت مرزها و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر بود.

سرگئی رادچنکو، متخصص مسائل روسیه در دانشگاه جانز هاپکینز، می‌گوید: «ترامپ مثل پوتین فکر می‌کند. مانند یک امپریالیست قرن نوزدهمی. اروپا از قدرت اقتصادی و ابزارهای مالی قابل ‌توجهی برای اعمال فشار بر روسیه برخوردار است.»

او همچنین خاطرنشان کرد: «فارغ از اینکه ترامپ تا چه‌اندازه گفت‌وگوهایش با پوتین را پیش ببرد، تصور اینکه کشورهای اروپایی نیز هم‌زمان روابط خود با روسیه را عادی‌سازی کنند، دشوار است.»

به گفته شلبی مجید از مرکز اوراسیا در شورای آتلانتیک، هنوز برای اعلام پایان نظم لیبرال جهانی زود است. او می‌گوید: «تحریم‌های آمریکا علیه روسیه همچنان برقرار است و دولت ترامپ اعلام کرده که تنها در صورت پایان جنگ از سوی روسیه، آن‌ها را لغو خواهد کرد. »

او افزود: «من موافقم که خطر عادی‌سازی زودهنگام و خطرناک وجود دارد، اما هنوز به‌طور کامل به آن نقطه نرسیده‌ایم.»

«در نهایت، تاثیر پایدار بر نظم جهانی بستگی به نحوه پایان جنگ و چگونگی اجرای صلح دارد، نه فقط مسیر رسیدن به آن.»

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها