رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 652373

پیچیده ترین روزهای ایران

ساعت 24 - این روزها همه ایرانیان دلسوز به این مرزو بوم کهن با نگرانی خبرهای تنش روزافزون جمهوری اسلامی با آمریکا را دنبال می‌کنند و امیدوارند این تنش‌ها به جنگ نرسد. ایرانیان می‌دانند حتی اگر جمهوری اسلامی بتواند در جنگ با آمریکا و متحدانش به آن‌ها آسیب برساند اما با توجه به تجربه‌های تلخ پس از جنگ غزه آسیب جدی به این سرزمین وارد خواهد شد.

 در این روزها ایرانیان دارای دانش اقتصادی و سیاسی نگران از افزایش تنش‌ها با ارائه تحلیل از وضعیت ایران و پیامدهای افزایش تنش و تحریم کوشش می‌کنند به نهادهای حاکمیتی یادآور شوند وضعیت چه خواهد بود.  

دکتر امیر کرمانی، استاد دانشگاه برکلی آمریکا که سال‌هاست درباره مسائل اقتصاد ایران می‌اندیشد و می‌نویسد در مقاله‌ای بلند به این مساله پرداخته است. او می‌نویسد: ایران در یکی از پیچیده‌ترین روزهای تاریخی خود به سر می‌برد و در این دوره که با دگرگونی‌های بزرگ جهانی روبه‌رو هستیم باید به مسائل جهانی و وضعیت ایران توجه کافی شود. بخش‌هایی از مقاله وی را می‌خوانید. ایران و مساله هسته‌ای هرچند بعد ایجابی رابطه با سایر کشورها بسیار مهم است در هر صورت در کوتاه‌مدت اصلی‌ترین مساله بین‌المللی ایران مساله هسته‌ای است اما برای حل موفقیت‌آمیز مساله هسته‌ای باید همان مقدار که به مساله هسته‌ای می‌پردازیم به ابعاد ایجابی و نقش ایران به‌عنوان عامل توسعه خودش و منطقه‌اش پرداخت و تنها در قالب ترکیب مباحث ایجابی و سلبی است که می‌توان به یک راهکار پایدار با سازگاری زمانی رسید. در مورد بحث هسته‌ای 1- به‌نظر می‌رسد در شرایط حاضر فاصله ایران با قدرت هسته‌ای شدن فقط اراده مسوولان است. 2- احتمالا کف خواسته‌های همه قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی صلح‌آمیز باقی ماندن و ایجاد فاصله حداقل چندساله از اراده ایران برای ساخت بمب هسته‌ای تا ساخت بمب است. هرچند ایده‌آل برای اکثر این بازیگران فاصله بسیار بیش از این است. 3- مستقل از بحث هسته‌ای، اسرائیل خواستار فروپاشی جمهوری اسلامی و ترجیحا تجزیه ایران یا یک ایران بسیار ضعیف است اما قدرت هسته‌ای شدن ایران خط قرمزی برای اسرائیل است که اسرائیل تمام تلاش خود را برای جلوگیری از این کار به کار خواهد بست، مخصوصا در دوران ترامپ. 4- قدرت هسته‌ای شدن ایران برای آمریکا هم خط قرمزی است که تلاش جدی برای جلوگیری از آن می‌کند. سناریوهای پیش‌رو اگر شواهد حاکی از اراده ایران برای هسته‌ای شدن باشد، احتمالا تمرکز اصلی بر آسیب جدی به تاسیسات و ایجاد فاصله چندساله با هسته‌ای شدن و احتمالا مذاکره با دست بالاتر آمریکا و پس از آسیب جدی به تاسیسات هسته‌ای و برخی زیرساخت‌های اساسی خواهد بود. * دقت به این قضیه از این جهت مهم است که همان‌گونه که در مقدمه عنوان شد یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های ترامپ و گروه فکری اطرافیانش به صفر رساندن ریسک حمله هسته‌ای به آمریکا و متحدانش است. برای همین حتی افشای اطلاعات غلط مبنی‌بر اراده ایران برای توسعه بمب هسته‌ای می‌تواند منجربه حمله نظامی‌شود. همچنین در نبود خطوط ارتباطی مستقیم با آمریکا و عدم اتخاذ سیاست‌های عمومی احتمال استفاده از این حربه توسط اسرائیل برای توجیه حمله نظامی به ایران بسیار جدی است. در روی دیگر اگر شواهد حاکی از عدم اراده ایران برای هسته‌ای شدن باشد، اولویت با راهکار مذاکرات است. اما آنچه هرگونه مذاکره را پیچیده خواهد کرد عدم تخمین صحیح طرفین از قدرت یکدیگر است. در شرایط پیچیده فعلی عدم وجود خطوط ارتباطی مستقیم بین ایران و آمریکا فضا را برای خرابکاری اطلاعاتی توسط گروه‌ها و کشورهای رقیب باز می‌کند و می‌تواند منجربه خطرات جدی شود. در ادامه متن با فرض اینکه مسیر مذاکرات – علنی یا غیرعلنی- با واشنگتن در پیش گرفته شود، به بررسی برخی پارامترهایی که بر موفقیت مذاکرات احتمالی تاثیرگذار خواهد بود می‌پردازیم. عوامل تاثیرگذار بر مذاکرات برخی پارامترهایی که می‌تواند بر نتیجه مذاکرات تاثیر جدی بگذارد عبارتند از: 1- وضعیت اقتصادی داخل ایران: هرچه وضعیت اقتصادی داخل ایران ضعیف‌تر شود کف خواسته‌های واشنگتن افزایش خواهد یافت و سقف درخواستی که جمهوری اسلامی می‌تواند داشته باشد کمتر می‌شود. تا جایی که ممکن است ضعیف‌تر شدن اقتصاد داخلی حتی گزینه مذاکرات را بلا‌موضوع کند و اولویت را به گزینه تغییر رژیم بدهد. چهار پارامتر اصلی که تعیین‌کننده وضعیت اقتصادی داخلی در شرایط پیش‌رو هستند عبارتند از: الف- وضعیت ناترازی انرژی: ناترازی‌های حوزه انرژی این پیام را مخابره می‌کند که ادامه‌ وضع فعلی برای ایران غیرممکن است و گذر زمان تنها به ضرر ایران خواهد بود. ناترازی‌های انرژی باعث کاهش حداقل 10‌میلیارد دلاری تراز تجاری کشور، افزایش کسری بودجه به میزان حداقل 5‌درصد تولید ناخالص داخلی، آسیب جدی به زنجیره تولید و در نتیجه افزایش تورم و افزایش نارضایتی عمومی از حکومت شده است. یافتن راهکار حداقلی که بتواند بدون ایجاد آشوب اجتماعی منجربه کاهش مصرف حداقل 10 الی 15درصدی مصرف حامل‌های انرژی و رفع قطعی‌های برق و گاز صنعت و خانوار شود حتما نقش مستقیمی در موفقیت مذاکرات خواهد داشت. ب- میزان صادرات (شامل حامل‌های انرژی و پتروشیمی و فولاد): با توجه به ناترازی انرژی و نظام رانتی ارزی موجود، به‌نظر می‌رسد که اقتصاد کشور در صورت کاهش صادرات به کمتر از یک‌‌میلیون بشکه در روز با اختلالات جدی مواجه شود. به عبارت دیگر، احتمالا دولت ترامپ نیازی به صفر رساندن صادرات ایران برای وادار کردن کشور به امتیازدهی نخواهد داشت؛ حتی کاهش چند صد‌هزار بشکه‌ای صادرات نفت نیز می‌تواند تاثیر چشمگیری بر معیشت مردم داشته باشد. توان ایران در حفظ سطحی از صادرات نفت و محصولات پتروشیمی در زمان مذاکرات، به احتمال زیاد یکی از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده‌ نتایج مذاکرات خواهد بود. ج- اصلاحات حوزه ارز: متاسفانه نظام چندنرخی ارزی و شبکه دور زدن تحریم‌ها طی سالیان گذشته باعث شکل‌گیری یکی از بزرگ‌ترین مافیاهای اقتصادی کشور در سال‌های پس از انقلاب شده که این شبکه از طرفی ایجاد موانع برای کاهش تحریم‌ها می‌کند و از طرف دیگر هزینه مبادلات مالی برای کشور را به‌شدت افزایش داده است. برخی اصلاحات در این زمینه حتی در کوتاه‌مدت می‌تواند آثار مثبتی داشته باشد. د- افق پیش‌روی اقتصاد ایران: شاید در کوتاه‌مدت، اصلی‌ترین عامل تعیین‌کننده وضعیت اقتصادی، افق پیش‌روی فعالان اقتصادی باشد. اگر عاملان اقتصادی سیگنال‌هایی مبنی‌بر ماندگاری تحریم‌ها و بی‌برنامگی نظام برای رفع آن‌ها در سال‌های آینده را از مسوولان داخلی و خارجی دریافت کنند، همین عامل انتظارات می‌تواند موجب تشدید بحران اقتصادی شده و در نتیجه، موقعیت ایران را در هرگونه مذاکره احتمالی تضعیف کند. در نتیجه شانس موفقیت مذاکرات احتمالی اتخاذ سیاست هماهنگ بین پیشبرد مذاکرات و کاهش ناترازی‌های انرژی، برخی اصلاحات حداقلی حوزه ارز، تضمین حداقلی از صادرات و داشتن برنامه قابل باور برای کاهش تحریم‌ها در افق حداکثر یک‌ساله است. 2- وضعیت اجتماعی داخل ایران: همانگونه‌که در دی1396، آبان98 و نیمه دوم1401 مشاهده شد، شکاف‌های اجتماعی و تشدید آن نقش مستقیمی در امکان موفقیت هرگونه توافق احتمالی خواهد داشت. البته پرواضح است که اهمیت افزایش سرمایه اجتماعی و یافتن راهکارهای زندگی مسالمت‌آمیز بین اقشار مختلف جامعه با تمام تنوع‌های آن و استفاده از ظرفیت تک‌تک ایران‌دوستان برای آبادانی کشور اهمیتی بسیار فراتر از بحث مذاکرات دارد و شرط لازم توسعه پایدار کشور است. 3- نحوه هزینه‌کرد منابع ارزی حاصل از کاهش تحریم‌ها: عامل کلیدی دیگر در موفقیت مذاکرات، ایجاد سازوکاری قابل راستی‌آزمایی برای نحوه هزینه‌کرد منابع حاصل از کاهش تحریم‌هاست. همواره یکی از دغدغه‌های آمریکا، اروپا و سایر بازیگران منطقه‌ای این بوده که افزایش درآمدهای ارزی ایران به تامین مالی سیاست‌های منطقه‌ای اختصاص یابد. شرایط حاضر به‌دلیل سقوط اسد در سوریه عملا امکان هزینه‌کرد مثل گذشته را گرفته، از آن مهم‌تر نزدیک به دو دهه است که بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های کلیدی در ایران به تعویق افتاده است. به طور مثال تنها حوزه بالادست نفت و گاز به‌راحتی قابلیت جذب بیش از 200‌میلیارد دلار سرمایه‌گذاری را طی پنج‌سال پیش‌رو دارد. حوزه بهینه‌سازی انرژی نیز نیاز مبرم به جذب حداقل 100‌میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در پنج‌سال پیش‌رو دارد. حوزه‌های توسعه بنادر، توریسم، کشاورزی و مخابرات نیز نیازمند سرمایه‌گذاری‌های مشابهی هستند. در نتیجه به‌نظر می‌رسد که در صورت اتخاذ ابتکار عمل صحیح از جانب ایران ایجاد سازوکاری که درآمدهای ارزی کشور صرف توسعه و سرمایه‌گذاری در خود ایران بشود نسبتا مشخص باشد. یکی از ایده‌های اصلی در این زمینه مشارکت دادن طرف‌های مذاکره در برنامه‌های سرمایه‌گذاری در بالادست نفت و گاز ایران است. راهکار مکمل دیگر ایجاد کریدور مالی سبز برای سرمایه‌گذاری در حوزه بهینه‌سازی انرژی است. 4-سازگاری زمانی مذاکرات: مذاکرات تنها در صورتی منجربه کاهش پایدار تحریم‌ها خواهد شد که سازگار زمانی داشته باشند. سازگار زمانی مذاکرات خودش تابع حداقل دو عامل اصلی است: سازگاری زمانی تعهدات هسته‌ای و توان ترسیم افق پیش‌روی پس از مذاکرات. سازگاری زمانی تعهدات هسته‌ای: برقراری تناسب بین کاهش مرحله به مرحله تحریم‌ها و افزایش فاصله ایران از امکان ساخت سلاح هسته‌ای و نوشتن یک برنامه کمی گام به گام در این زمینه نقش مهمی در سازگاری زمانی مذاکرات خواهد داشت. در هر صورت نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که بدون وجود روابط بلندمدت اقتصادی، انگیزه آمریکا برای کاهش تحریم‌های اقتصادی پس از افزایش فاصله ایران از توان ساخت بمب هسته‌ای به شدت کاهش می‌یابد اما از طرف دیگر بیش از یک‌دهه تحریم‌ها موجب شده که اقتصاد ایران حتی در صورت کاهش تحریم‌ها هم آماده ورود یکباره به اقتصاد جهانی نباشد و در نتیجه ایجاد انگیزه‌های اقتصادی برای تداوم کاهش تحریم‌ها نیازمند زمان است. توان ترسیم افق پیش‌رو پس از مذاکرات‌: در نهایت این توان ایران برای ترسیم یک افق قابل باور در خارج و داخل برای روزهای پس از کاهش تحریم‌ها و مذاکره بر مسائل ایجابی بین دو کشور است که نقش اصلی را در کاهش پایدار تحریم‌ها ایفا خواهد کرد. برخی از این مسائل ایجابی عبارتند از: سرمایه‌گذاری‌های مشترک در ایران، تعامل در توسعه اقتصادی عراق و سیاست کاهش تنش در منطقه‌ خاورمیانه. همانگونه‌که عنوان شد، فقط با فهم همزمان هر سه امتیاز استراتژیک ایران در حوزه منابع هیدروکربن، نیروی انسانی متخصص در داخل و خارج و موقعیت ژئوپلیتیک خاص در اتصال روسیه و آسیای میانه به اقیانوس هند و در اولویت بعدی اتصال شرق به غرب است که می‌توان فضایی را ترسیم کرد که بازیگران بزرگ جهانی و منطقه‌ای تمایل به ادامه مسیر جدید را داشته باشند.  

در غیراین صورت مثلا اگر تنها نتیجه اصلی کاهش تحریم‌ها صادرات بیشتر نفت و منابع هیدروکربنی باشد، روسیه و عربستان متضرران آن خواهند بود و بسته به خریداران آتی نفت و سهم چین از آن ممکن است ادامه آن برای آمریکا هم مطلوب نباشد. عدم اتخاذ سیاست‌های ایجابی برای آینده ایران و منطقه از طرفی منجربه ضعیف شدن روزافزون ایران و کشورهای نزدیک به آن در منطقه می‌شود و از طرف دیگر میدان تصمیم را به رقبای منطقه‌ای ایران می‌سپارد.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها