مساله ایران نباید جنگ باشد
ساعت 24 - اصلاحطلبان در حاضر بهدلایل قهری ناچارند بهشکل سلبی با مسائل مواجه شوند. یعنی در حوزه سیاست خارجی، باید تلاششان این باشد که با تولید گفتار سیاسی، و تا حد امکان تاثیرگذاری بر ساخت قدرت از بروز تنش و درگیری و جنگ جلوگیری کنند.
البته، تنشزایی و جنگطلبی مختص نیروهای بیگانه نیست. واقعیت آن است که در پس ذهن جنگطلبهایِ وطنی ایدههایی خطرناک وجود دارد از جمله اینکه کسانیکه در جنگ دست برتر را پیدا کنند، قادر خواهند بود بر نظم بعدی تاثیر بگذارند و با انباشت قدرت و ثروت پروژههایی را پیش ببرند.
یعنی زیست در فضای تحریم و جنگ مطلوب آنهاست. در حالیکه توجه ندارند در صورت وقوع درگیری و جنگ لزوماً منطق جنگطلبهایِ وطنی حاکم نمیشوند و ممکن است از جعبه جنگ «پل برمر» و فرستادههای ویژه خارج شود. تجربه زلمی خلیلزاد از خاطرمان نرفته است که چطور در نظم جدید افغانستان توسعه و حقوق بشر و حق زنان را نادیده گرفت.
کار اصلاحطلبی اما محدود به سیاست خارجی نیست و باید به مسئله «عدالت اجتماعی» توجه ویژه شود. واقعیت موجود و آمار به ما میگوید که ۳ دهک جامعه با فقر شدید دست به گریبان هستند و علاوه بر آن سایر دهکهای جامعه هم بیافق شدهاند و دائماً چشموگوششان به نوسانات است.
از این رو اصلاحطلبان باید بهسهم خود از جامعه «وحشتزدایی» کنند؛ طبعاً بخشی از این وحشتزدایی از طریق تولید ایده و فکر سیاسی صورت میگیرد و بخش دیگر از طریق نقد صریح سیاستهایی که جامعه را به چنین وضعیتی کشانده است.
در زمینه سیاست داخلی هم بحثهایی قابل طرح است؛ مهمترینشان اینکه یک سلسله مسائل ساختاری وجود دارد که باعث شده سیاستورزی اصلاحطلبانه با مشکل مواجه شود. یعنی از کار سیاسی به هنجار پوستهای باقیمانده و هر کس سعی میکند بهنحوی به آن فرم بدهد. این وضعیت عدم قطعیت باعث شده است همه منتظر غافلگیری و شگفتی باشند. در حالیکه اصلاحطلبی بنیاناش بر توسعه پایدار است که سیاست و اقتصاد و جامعه را توامان دربرمیگیرد. . بخشی دیگری از این معضل، تحمیلی است؛ یعنی زمانیکه وزارت امور خارجه تلاش میکند کاری را به سرانجام برساند، یکباره چندین صدای گوشخراش و چندین عمل تخریبی بر سر آن آوار میشود.
یکی از جنگطلبی میگوید، دیگری راجع به بمب سخنسرایی میکند و آخرالامر، کسی میگوید« باید ترامپ را با گلوله زد!»، اگر بناست دیپلماسی بهقاعده شود باید با قید فوریت این عوامل مخرب را کنترل کنند تا دستکم توان دستگاه دیپلماسی در این جهت مستهلک نشود. البته همزمان باید توجه داشت که نباید به بهانه سیاستهای کلان کشور، باب نقد را ببندیم و منتقدان را خاموش کنیم.
ثانیاً، گزاره «حفظ ثبات» صحیح نیست. ثبات فقط ناظر به جنگ نشدن نیست، وضعیت غیرجنگی شرط لازم است و شرط کافی تلاش برای تغییر جهت نظام سیاسی به سمت توسعه پایدار است. بنابراین نباید پشت ایده جنگ نمیشود متوقف بمانیم و باید گامهای بعد را ببینیم که متاسفانه معدل گفتار سیاسی حاکمیت چنین تصویری بهدست نمیدهد. کشوری با وضعیت ژئوپلتیکی ایران، چه بهلحاظ تعدد همسایگان، چه بهلحاظ ظرفیت کمربند-راهها نباید ماهیت خود را با جنگ شدن یا نشدن تعریف کند ولی متاسفانه بخش زیادی از توان ایران صرف مواردی شده که ارتباطی به ما نداشته است.
سعید حجاریان - خبرانلاین
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.