رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 652632

تند روها دشمن دانشکاه هستند

ساعت 24 - اگر بگوییم که تندروها پس از رسانه آزاد، بیشترین دشمنی و نفرت را از دانشگاه دارند، قطعا سخنی گزاف و دور از واقعیت نخواهد بود، به ویژه بخش علوم اجتماعی و انسانی که حاضر به پذیرش آن نیستند؛ گویی نسبت آنان با این علوم مثل جن و بسم‌الله است. ‌

گرچه در سال‌های اخیر این دشمنی کم‌کم به علوم دقیقه و تجربی مثل مهندسی، علوم و پزشکی نیز سرایت کرده است. ریشه این دو دشمنی را هم باید در ضدیت آنان با آزادی (رسانه) و علم (دانشگاه) دانست، با وجود این دو ویژگی در یک جامعه، برای عوام‌فریبی و تمامیت‌خواهی و خرافات آنان جایی باقی نمی‌ماند.

این مخالفت در ابتدای انقلاب و جریان انقلاب فرهنگی به این شکل مطرح می‌شد که گویی چیزی به نام علم اسلامی هم داریم، حتی برای شیمی و مهندسی هم می‌خواستند نوع اسلامی آن را اختراع کنند!! در‌نهایت خیلی کوشیدند ولی حتی موفق به تولید محتوای مفیدی در حوزه علوم اجتماعی و انسانی هم نشدند.  

دو، سه کتاب تحت عناوین جامعه‌شناسی و اقتصاد و روانشناسی با پسوند اسلامی بیرون دادند که نه علمی بود و نه اسلامی. ملغمه‌ای از علم و حدیث و آیه را قاطی کرده بودند و به خیال خود علم اسلامی تولید کردند. امروز کسی از آن کتاب‌ها خبری ندارد و فوری فراموش شد.  

در این دوره و پس از یک وقفه کوتاه، دانشگاه به همت استادان و دانشجویان علاقه‌مند به علم در مسیر سازنده‌ای (هم به لحاظ کمی و هم از منظر کیفی) قرار گرفت و تا حدی به سوی استقلال نسبی نیز پیش رفت و دانشگاهی بالنده و فعال شد هم در حوزه علوم تجربی و هم در علوم اجتماعی و انسانی. شخصا تاریخ دانشگاه امیرکبیر (پلی‌تکنیک تهران) را که نوشتم به وضوح توسعه کمی و کیفی آن را در سال‌های پس از جنگ به خوبی شاهد بوده‌ام. 

. اعتراضات ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ بازتابی جدی در دانشگاه‌ها پیدا می‌کرد، لذا سعی کردند که دانشگاه را غیرسیاسی کنند. مشکل این بود که دانشگاه هنگامی در حوزه سیاسی موثر می‌شود که نهادهای سیاسی در جامعه قوی نیستند و به دلایل ساختاری دانشگاه غیرسیاسی در غیاب نهادهای مدنی سیاسی، به سوی رادیکالیزم حرکت می‌کند و چنین هم شد، ولی اقدام اصلی علیه دانشگاه از سال ۱۴۰۰ به ویژه پس از اعتراضات سال ۱۴۰۱ آغاز شد.  

از طریق بازنشسته کردن اساتید، اخراج استادان قراردادی، حذف انتخابی بودن مدیران دانشکده‌ها و گروه‌ها، حذف نقش گروه‌های آموزشی در جذب استادان جدید، افزایش دخالت مدرسان معارف یا افراد غیرآموزشی در مورد دانشگاه، برقراری امتیازات فرهنگی و بی‌ربط به علم که حالت وتویی در ارتقای رتبه استادان و پذیرش آنان دارد، حذف رسیدگی‌های قضایی برای تظلمات استادان در دانشگاه و...

بالاخره پرونده‌سازی برای استادان به دلیل امضای بیانیه سیاسی یا عمومی یا حرف‌هایی که در کلاس می‌زنند و... آنان را به کمیته‌های انضباطی و حراست ارجاع می‌دادند و در آخرین مورد تغییر مصوبه انضباطی دانشگاه‌ها که آن را بدتر از یک مصوبه انضباطی پادگانی کرده بود. مساله اصلی حتی تصفیه‌های سیاسی هم نیست، زیرا این تصفیه‌ها با تصفیه علمی فرق می‌کند. در غرب هم تصفیه سیاسی هست، عوارض آن‌هم فقط سیاسی است، ولی تصفیه علمی فاجعه‌بار است. در تصفیه سیاسی تصفیه‌کنندگان مخالف علم نیستند و دانشگاه دچار اختلال جدی در امر تولید علم نمی‌شود، ولی در تصفیه علمی تصفیه‌کنندگان ضدعلم هستند مثل این است که مدیریت و آموزش دانشگاه‌های پزشکی را بدهید به طرفداران طب اسلامی. دقیقا مشابه همین اتفاق در علوم اجتماعی و انسانی در حال رخ دادن است. با آمدن دولت و وزیر جدید علوم تحولی نسبی در دانشگاه‌ها ایجاد شد، نه از حیث بازگشت به گذشته بلکه از این حیث که جلوی بلدوزرهایی که در حال تخریب بیشتر دانشگاه بودند تا حدی گرفته شده است، ولی کو تا رسیدن به دانشگاهی که بتواند به عنوان نهاد علم، به توسعه کشور کمک جدی کند. سخن آخر؛ آقای پزشکیان هم خطاب به عنوان یک پزشک، هم به عنوان رییس‌جمهور و هم به عنوان رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی است که اجازه ندهید نهاد علم بیش از این در سراشیبی حرکت کند و قربانی وفاق با مخالفان علم شود. شما در همه وعده‌های خود اساس کار را بر علم و کارشناسی معرفی کرده بودید، بنیان این وعده‌ها هم علم است و نهاد دانشگاه رکن اصلی تولید و گسترش علم است.

عباس عبدی - اعتماد

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها