توافق ها پیش از گفت وگوهای رسمی انجام شده بود
ساعت 24 ر- برداشت کلی من این است که طرف ایرانی در بالاترین سطح تصمیم به توافق گرفته است. شاید هم پیش از نامهنگاری این توافقات به صورت غیر رسمی نهایی شده باشد. چارچوبها نیز کمابیش روشن است. البته توافق درباره جزییات فنی قدری سخت است. ولی نتایج نشست دوم در رم نشان داد که طرفین از چارچوب و کلیات توافق عبور کردهاند.
بنابراین اگر اتفاقی رخ ندهد، به نظرم توافق خواهند کرد. مانع اصلی در خارج نتانیاهو است و در داخل هم تندروها هستند که البته خیلی ضعیف شده و به حاشیه رفتهاند. با این حال نمیدانیم که سطح توافقات در چه حد است؟ راهبردی است یا تاکتیکی و مقطعی؟ آیا با روابط اقتصادی تحکیم و تثبیت میشود یا دوباره به دوره پس از برجام خواهیم رسید؟
آیا با اصلاحات در سیاست داخلی همراه خواهد شد که به تثبیت وضعیت سیاست منجر شود؟ این پرسشها کلیدی است که باید منتظر ادامه مذاکرات و اطلاع از جزییات آن بود. در سوی مقابل معتقدم که ترامپ نیاز دارد توافقی صورت گیرد. به قول جو بایدن تیر او به هر جا اصابت کند، دور آن را خط میکشد و میگوید این همان هدفی است که میخواستم و وسط خال زدهام. مساله اصلی ترامپ ایران نیست. مساله او چین و اقتصاد امریکا است. بنابراین تا اینجا مذاکرات خوب پیش رفته و امیدواریم که تا پایان همچنان ادامه یابد.
یک نکته بسیار مهم هم وجود دارد که نباید فراموش کرد. چرا ایران پذیرفته که به تنهایی با ایالات متحده مذاکره کند؟ از منظر سیاسی این مساله چه ربطی به ایالات متحده دارد؟ نوبت پیش با 1+5 بود، چرا موفق نشد؟ در واقع ایران همواره سعی کرده که یک واقعیت مهم در نظام بینالملل را نادیده بگیرد.
علت خروج ترامپ از برجام هم همین بود. در واقع همان سال ۱۳۹۷ اگر با ترامپ توافق میشد، شاید در حد همان برجام هم در قالب توافق دوجانبه میپذیرفت. چون او میخواهد بگوید که مساله شما با ماست و نه با دیگر کشورها. ایران این را حالا پذیرفته است. اگر به تبعات این پذیرش ملتزم باشد، بحثی و اختلافی نمیماند، و نیاز چندانی به تضمینهای آنچنانی نیست؛ و اگر این واقعیت را نپذیرد و دوباره راه دیگری را برود هیچ تضمینی کارساز نخواهد بود.
ایران در برجام این واقعیت را انکار کرد. چگونه؟ از طریق نپذیرفتن ادامه برجام در امور منطقهای و جلوگیری از روابط اقتصادی دوجانبه و ادامه سیاستهای منطقهای. خروج ترامپ از برجام به معنای این بود که نشان دهد، ۵ کشور دیگر کاتالیزور این توافق هستند و آنها در کنار امریکا ۶ کشور نیستند، بلکه توافق فقط با امریکا است و بقیه دورچین توافق هستند و ایران خواست دورچین را اصالت دهد که نشد. علت شکست برجام همین بود. چرا ایالات متحده توافق الجزایر میان ایران و خودش را نقض نکرد؟ به نظرم ایران باید نگاه خود به نظم بینالملل را اصلاح میکرد. این مذاکرات نشانه این تغییر نگاه است و باید به تبعات این تغییر رویکرد ملتزم باشد. در واقع در پرسش قبلی خواستم همین را پاسخ دهم که مذاکرات 1+5 در چارچوب حقوقی شورای امنیت و سازمان ملل بود ولی این مذاکرات صرفا در چارچوبی سیاسی واقعگرایانه (رئال پلتیک) است. ایران با پذیرش این مذاکرات وارد مرحله جدید شده است که باید تبعات آن را بپذیرد. این نمیتواند یک گفتوگوی تاکتیکی باشد. بزرگترین خطای ایران آنجا است که بخواهد این تغییر رویکردی را به نتیجه تاکتیکی تقلیل دهد.
مخالفان داخلی بسیار منزوی شدهاند و به لحاظ ذهنی و روانی هم قاطی کردهاند. علاوه بر تندروهای داخل حکومت، تندروهای برانداز نیز دچار بحران تحلیلی و سیاسی و روانی شدهاند. آنان همیشه یک گزاره کاملا نادرست را تکرار میکردند که حکومت هیچ تغییری در خود نمیدهد.
من حداقل ده بار این گزاره را نقد کردهام، که حکومتها به همان دلایلی که سیاست خود را تغییر نمیدهند، آن را هم تغییر خواهند داد. در واقع اصل غریزه بقا، بزرگترین موتور حرکت هر موجود زنده از جمله حکومتها است. اصرار بر ادامه یک سیاست معین به علت درک از ضرورت آن برای بقا است و اگر به این نتیجه برسند که ادامه این سیاست خلاف بقا است، به همان دلیل غریزه بقا، سیاست را تغییر میدهند. این یک قاعده درست و منطقی است. تندروهای داخلی و مخالفان برانداز به این علت سرخورده هستند که این گزاره آنان نادرست از آب در آمده است. ولی اسراییل و نتانیاهو قدرت سنگاندازی عملی دارند. امریکا کشور عجیب و غریبی است.میتوانند یک مشکل برای ترامپ ایجاد و او را حذف یا کلهپا کنند. البته احتمالش کم است، ولی احتمال کم را هم نمیتوان نادیده گرفت. نفوذ اسراییل در امریکا را دستکم نباید گرفت. یک احتمال همین است که توافقات پیش از این و به صورت غیر رسمی نهایی شده است. یک دلیل دیگر هم دارد و آن شفافیت بیشتر مسائل مورد اختلاف و نهایی شدن گزارشهای آژانس اتمی و نیز وجود متن برجام که یک چارچوب کلی اجرایی در آن توافق شده است، به علاوه مذاکرهکنندگان ایرانی از نقطه صفر شروع نمیکنند، آنان همان قبلیها هستند، پس سرعت مذاکرات، موضوع عجیبی نخواهد بود. البته ناپایداری وضع سیاسی منطقه هم طرفین را به سوی سرعت بیشتر سوق میدهد.
عباس عبدی - اعتماد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.