جامعه دیگر توان ادامه ندارد
ساعت 24 - وحید محمودی، اقتصاددان به تجارت نیوز گفته است : درآمد سرانه هر ایرانی در مدت یک دهه از 7.4 میلیون تومان در سال 1390 به 5.2 میلیون تومان در سال 1401 کاهش پیدا کرده است. خط فقر یک خانواده 4 نفری از یک میلیون و 700 هزار تومان به 4 میلیون و 500 هزار تومان رسیده است.
ا
ین آمارها نشان میدهد که در یک دهه اخیر نابرابری در اقتصاد و جامعه ایرانی به شدت افزایش پیدا کرده است و تورم، فقر را به امری عادی در جامعه تبدیل کرده است. حال سئوال اینجاست که نابرابری با ما چه میکند و چه بر سر جامعه ایرانی میآورد؟ فقر را چه میبینید؟ چون اگر ما مفاهیم را خوب نشناسیم، نمیتوانیم ماجرا را درک کنیم و راهبرد لازم برای موضوع را ارائه کنیم. اگر از منظر اقتصاد توسعه به مقوله فقر و نابرابری نگاه کنیم، فقر، محرومیت و نابرابری وجوه مختلفی دارند و از زاویههای مختلف میتوان این مفاهیم را بررسی کرد. سئوال اصلی این است که فقیر کیست؟ آیا فقیر کسی است که درآمدی ندارد؟ یا فقیر کسی است که به تعبیر بنده قدرت انتخاب یا حق انتخاب ندارد؟ فقیر کسی است که توانمندیهای لازم برای انتخاب یک زندگی دلخواه را نداشته باشد. یا مثلا فقیر کسی است که زمان کافی برای اختصاص به زندگی شایسته، شامل اختصاص وقت کافی به خانواده و بستگان خود، مشارکت سیاسی و اجتماعی، سفر، تفریح، سرگرمی، مطالعه و آرامش لازم برای بهرهمندی از عمری که در اختیارش است را ندارد. به تعبیر تخصصی اقتصادی، فقیر کسی است که هزینه فرصت او متمایل به صفر است. این یعنی زمان زندگی فرد فقیر قیمتپذیر نیست...
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.