امروز و فردای تهران - باکو - تل آویو
ساعت 24 - مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران روز دوشنبه ۲۸ آوریل (هشتم اردیبهشت ۱۴۰۴) در سفری نادر وارد باکو شد و با الهام علیاف، رئیس جمهوری آذربایجان دیدار کرد. این دیدار به عنوان تازهترین نشانه از بهبود روابط بین این دو کشور همسایه تلقی میشود.
روابط ایران و آذربایجان بهویژه پس از جنگ قرهباغ و همکاریهای امنیتی با اسرائیل وارد مرحلهای پیچیده و چالشبرانگیز شده است.
در سالهای گذشته، این تناقضها موجب تشدید فضای عدم اعتماد میان دو کشور شده و نشاندهنده سوءتفاهمهای استراتژیک است. اختلافات مرزی و اتهامات دوطرفه در خصوص فعالیتهای امنیتی، روابط تهران-باکو را در شرایط حساسی قرار داده است.
نقش اسرائیل در معادلات منطقهای نیز به این تنشها افزوده است. اسرائیل در سالهای اخیر تامینکننده اصلی نیازهای نظامی آذربایجان بوده و در مقابل، آذربایجان یکی از تامینکنندگان اصلی نفت برای اسرائیل است.پیوستن احتمالی آذربایجان به پیمان ابراهیم میتواند نفوذ اسرائیل در منطقه قفقاز را بیشتر کرده و تهدیدات جدیدی برای امنیت ملی ایران ایجاد کند. دیپلماسی منطقهای دولت پزشکیان
روز دوشنبه ۸ اردیبهشت، مسعود پزشکیان در حالی راهی باکو شد که کشور با مشکلات اقتصادی روبهرو است. دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا برگزار شده است و بروز انفجار در بندر شهید رجایی موقعیت ایران در کریدور شمال-جنوب را با چالش جدی روبهرو کرده است.
ادعا میشود که این سفر از منظر دیپلماسی منطقهای نیز اهمیت زیادی دارد. در فضایی که رقابت میان قدرتهای منطقهای نظیر ترکیه و روسیه در قفقاز جنوبی افزایش یافته است، حضور فعال ایران میتواند به حفظ توازن ژئوپولتیکی کمک کند.
بازگشت تهران به پروژههای کلیدی منطقهای و ارتقاء نقش خود در تحولات قفقاز، نه تنها روابط با باکو، بلکه جایگاه ایران را در معادلات آتی این منطقه تقویت خواهد کرد
با این حال، این سفر در شرایطی انجام میشود که همکاری نظامی-انرژی آذربایجان با اسرائیل و پیوند احتمالی با پیمان ابراهیم، نگرانیهای امنیتی تهران را تشدید کرده است.
سفر مسعود پزشکیان، نخستین حضور رسمی او در مقام ریاستجمهوری در جمهوری آذربایجان است. این دیدار با هدف تقویت همکاریهای اقتصادی از جمله پروژههایی چون کریدور شمال-جنوب، احداث پل آغبند-کلاله، و گسترش مبادلات تجاری مرزی انجام خواهد شد.
همچنین، احیای روابط دیپلماتیک که تحت تاثیر حمله به سفارت آذربایجان در تهران آسیب دیده بود و بررسی فرصتهای همکاری در حوزه انرژی، بهویژه در زمینه سوآپ گاز و پروژههای ترانزیتی منطقهای، از دیگر محورهای این سفر است.
باید در نظر داشت که روابط تهران و باکو هنوز تحت تاثیر نگرانیهای ژئوپلیتیک و تعمیق روابط آذربایجان با اسرائیل قرار دارد. فعالان اقتصادی امیدوارند که این سفر زمینهساز تسهیل تجارت مرزی و جذب سرمایهگذاریهای مشترک باشد، اما تحلیلگران سیاسی هشدار میدهند که بدون مدیریت چالشهای امنیتی، دستاوردهای اقتصادی نیز در معرض تهدید قرار خواهند گرفت. بنابراین، موفقیت این سفر بستگی به ادامه گفتوگوهای سازنده و اتخاذ رویکردی مبتنی بر اعتمادسازی و موازنه منافع دارد. نقش ایران و آذربایجان در کریدور شمال-جنوب
ایران و آذربایجان به عنوان دو حلقه کلیدی در کریدور بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) عمل میکنند که روسیه را از طریق قفقاز و ایران به هند متصل میسازد. ایران با دارا بودن بندر چابهار و بندر شهید رجایی، پایانه جنوبی این کریدور محسوب میشود، درحالی که آذربایجان به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، پل ارتباطی بین روسیه و ایران است.
توافق اخیر سهجانبه تهران-مسکو-باکو بر تکمیل محور ریلی رشت-آستارا و افزایش حجم ترانزیت کالاها، نشاندهنده عزم مشترک برای تبدیل این کریدور به رقیب کانال سوئز است.
با این حال، چالشهایی مانند کمبود زیرساختهای یکپارچه در ایران و رقابت آذربایجان با کریدورهای جایگزین (مانند مسیر قزاقستان-ترکمنستان)، آینده این پروژه را تحت تاثیر قرار میدهد موضع ایران درباره کریدور زنگزور و ارتباط آن با سفر پزشکیان به باکو
ایران همواره مخالفت قاطع خود را با کریدور زنگزور اعلام کرده و آن را خط قرمز امنیتی و ژئوپلیتیک خود میداند. مقامات ایرانی، از جمله سفیر ایران در ارمنستان، تاکید کردهاند که این کریدور منجر به تغییر مرزهای بینالمللی شده و حاکمیت ارمنستان را تضعیف میکند، که با منافع ملی ایران در تضاد است.
رهبری و وزارت خارجه ایران نیز هرگونه تغییر در مرزهای همسایگان را غیرقابلقبول خوانده و هشدار دادهاند که چنین اقداماتی با واکنش جدی روبهرو خواهد شد.
پزشکیان ممکن است تلاش کند تا با تاکید بر همکاریهای دوجانبه در کریدور شمال-جنوب، مانع از اولویتیافتن کریدور زنگزور شود، اما اختلافات عمیق بر سر مسائل مرزی و امنیتی، چالش اصلی در دستیابی به توافق پایدار باقی میماند. چشمانداز آتی روابط ایران و آذربایجان
چشمانداز آتی روابط ایران و آذربایجان بهویژه پس از سفر مسعود پزشکیان به باکو، بستگی به رویکردهای دو طرف در حل اختلافات امنیتی و اقتصادی خواهد داشت. سفر پزشکیان به باکو نمایانگر تلاش ایران برای جبران انزوای منطقهای و کاهش تنشهاست، اما اثرگذاری این تلاشها مشروط به حل مشکلات امنیتی و مرزی است.
از سوی دیگر، رقابت روسیه با اسرائیل در قفقاز و نگرانیهای مسکو از نفوذ فزاینده تلآویو نیز میتواند موازنهگری جدیدی را بهوجود آورد. سناریوهای محتمل شامل تشدید همکاری سهجانبه آذربایجان-اسرائیل-ترکیه علیه ایران یا مذاکرات پنهانی تهران و باکو برای محدود کردن نفوذ اسرائیل است. نقش انرژی در روابط آذربایجان با اسرائیل
توماس اودانل، کارشناس انرژی و ژئوپلیتیک مستقر در آلمان، در خصوص نقش انرژی در روابط اسرائیل و آذربایجان اظهار دارد که پیروزی شرکت دولتی SOCAR آذربایجان در مناقصه اکتشاف منابع گازی فراساحلی اسرائیل، موفقیتی مهم برای تلآویو به شمار میرود.
این همکاری جدید ادامهدهنده الگوی روابط نفتی چند دههای اسرائیل و باکو است. اسرائیل مدتهاست که در تلاش برای صادرات گاز به اروپا از طریق قبرس و یونان بوده است، اما با مخالفتهای سیاسی ترکیه و چالشهای فنی روبهرو بوده است.
در این میان، نقش سیاسی آذربایجان بهعنوان پلی برای کاهش ریسکهای سیاسی در پروژههای صادرات گاز اسرائیل به اروپا میتواند کلیدی باشد. آیا ایران آذربایجان را به آغوش اسرائیل راند؟
آذربایجان به دلایل مختلفی از جمله نیاز به فناوری نظامی پیشرفته و جذابیت سرمایهگذاریهای اقتصادی غرب، به همکاری با اسرائیل روی آورده است. ایران، از سوی دیگر، بهویژه در جریان جنگ دوم قرهباغ، فرصتهای اقتصادی پس از جنگ را از دست داده و بارها نسبت به گسترش نفوذ اسرائیل در باکو اعتراض کرده است.
حمله به سفارت آذربایجان در تهران در سال ۲۰۲۳ و برگزاری مانورهای سپاه در مناطق مرزی، تنشها را تشدید کرد. علاوه بر این، مسائل امنیتی و تنشهای مرزی، فاصله میان ایران و آذربایجان را بیشتر کردهاند.
این رویدادها نشاندهنده آن است که گسترش روابط آذربایجان با اسرائیل بیشتر نتیجه اشتباهات استراتژیک ایران و ضعف دیپلماسی اقتصادی آن است. سفر بنیامین نتانیاهو به آذربایجان و ارتباط آن با پیمان ابراهیم
براساس گزارشها، نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، قرار است در ماه مه به باکو سفر کرده و با الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان دیدار کند.
این سفر دو هدف عمده را دنبال میکند:
۱. تلاش برای میانجیگری در تنشهای اسرائیل و ترکیه در سوریه، که باکو نقش واسطه را ایفا میکند.
۲. تسریع روند پیوستن آذربایجان به پیمان ابراهیم، توافقی که قبلاً به عادیسازی روابط اسرائیل با امارات، بحرین و مراکش انجامیده است. پیامدهای پیوستن آذربایجان به پیمان ابراهیم
پیوستن آذربایجان به پیمان ابراهیم، همکاری راهبردی دوجانبه «نفت در برابر سلاح» را که از دهه ۱۹۹۰ آغاز شده بود، به سطح بالاتری میبرد. در حال حاضر، ۶۰٪ نفت مصرفی اسرائیل از آذربایجان و قزاقستان تامین میشود و اسرائیل ۶۹٪ نیازهای نظامی باکو را در بازه زمانی ۲۰۱۶-۲۰۲۱ پوشش داده است.
این همکاری میتواند آذربایجان را به پایگاه عملیات اطلاعاتی اسرائیل در مرزهای شمالی ایران تبدیل کرده و حلقه محاصره اسرائیل علیه ایران را کامل کند. علاوه بر این، پیوستن آذربایجان به این پیمان احتمالاً منجر به لغو تحریمهای تسلیحاتی دهه ۱۹۹۰ آمریکا علیه باکو و تسهیل دسترسی این کشور به فناوریهای پیشرفته نظامی خواهد شد. واکنش ایران و چشمانداز آتی
ایران تاکنون واکنشی رسمی به تحرکات آذربایجان و اسرائیل در مورد پیمان ابراهیم نداشته است، احتمالاً به دلیل تلاش برای حفظ روابط آرام با باکو و تمرکز بر مذاکرات هستهای با غرب.
در همین حال، مسکو که روابط تاریخی با باکو دارد، ممکن است برای حفظ نفوذ خود در قفقاز، همکاریهای خود با ایران و ارمنستان را گسترش دهد. اسرائیل در تلاش است تا محور باکو-آنکارا-تلآویو را برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه تشکیل دهد، در حالی که ایران احتمالاً روابط خود با روسیه و چین را تقویت خواهد کرد.
این سفر و پیامدهای آن میتواند به تغییر موازنه قدرت در قفقاز به نفع غرب منجر شود و ایران را با چالشهای امنیتی و دیپلماتیک بیسابقهای مواجه کند.
احمد وخشیته، استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه، درباره همکاریهای باکو و تلآویو میگوید که رهبران تهران هرگز با این مسئله کنار نمیآمدند و همین موضوع باعث شد اختلافات در دوران ابراهیم رئیسی به شدت افزایش یابد، بهطوری که مانورهای نظامی متعددی در نزدیکی مرزهای یکدیگر برگزار شد. در پس این صفآرایی نظامی، این سوال مطرح شد که آیا تنشهای لفظی ممکن است به جنگ نظامی تبدیل شوند؟
به گفته وخشیته، حمایت بیدریغ ترکیه از جمهوری آذربایجان در بحران قرهباغ، که منجر به تغییر موازنه تهدید در قفقاز و تحولات مهم در جغرافیای سیاسی منطقه شد، همزمان با تشدید تنشهای تهران و تلآویو بود. جمهوری اسلامی نمیتوانست همزمان در سوریه درگیر باشد، از نیروهای نیابتیاش در یمن، لبنان و فلسطین حمایت کند و همچنین وارد تنش با جمهوری آذربایجان شود.
این روند باعث شد باکو موقعیت خود را با حمایت ترکیه و روسیه در قفقاز تثبیت کند. به همین دلیل، علیاف و رئیسی به همگرایی رسیدند که پس از دیدارشان در نقطه صفر مرزی، هلیکوپتر ابراهیم رئیسی دچار فرود سختی شد.
در نهایت، برخلاف تهدیدات جمهوری اسلامی به جمهوری آذربایجان مبنی بر اینکه این کشور نباید با اسرائیل رابطه و همکاری نظامی داشته باشد، رهبران تهران طی دو سال گذشته به این نتیجه رسیدند که قدرت بازدارندگی برای این تهدیدات را ندارند.
این سیاست تنشزایی نه تنها حمایت قدرتهای منطقهای در قفقاز مانند روسیه و ترکیه را به همراه نداشت، بلکه به نظر میرسد جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده است که اشتباه از خود او بوده که با دوقطبیسازی و تهدید، باکو را به سمت همکاری با اسرائیل سوق داده است. نتیجه گیری
در نهایت، روابط آذربایجان و اسرائیل به یکی از عوامل تعیینکننده در امنیت ملی ایران تبدیل شده است. تحولات این روابط تاثیرات عمیقی بر موقعیت ایران در منطقه خواهد داشت و برای مدیریت آن، ایران باید از استراتژیهای دیپلماتیک پیچیده و هماهنگ استفاده کند. این استراتژیها باید بر جنبههای امنیتی و اقتصادی متمرکز شوند تا از منافع ملی ایران محافظت کنند.
آینده روابط ایران و آذربایجان، به ویژه پس از سفر مسعود پزشکیان به باکو، به رویکردهای دو کشور در مواجهه با تحولات منطقهای بستگی خواهد داشت. ایران باید بهطور موثر از ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی برای تقویت روابط خود با آذربایجان بهره ببرد و در عین حال از افزایش نفوذ اسرائیل در منطقه جلوگیری کند.
این تحولات بهطور مستقیم بر امنیت و منافع استراتژیک ایران تاثیر خواهند گذاشت. برای ایران، حفظ توازن میان همکاری با کشورهای همسایه و مقابله با چالشهای ژئوپلیتیکی جدید، نیازمند یک رویکرد جامع و چندوجهی است.
یورونیوز
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.