کد خبر
966
گردشگری صنعتی برای تمام فصول اقتصاد
سایت خبری تحلیلی ساعت24- محمدرضا ستاری- گردشگری صنعتی است که در طول 60 سال اخیر دارای رشدی پیوسته بوده و سالانه 2 تریلیون دلار گردش مالی را به خود اختصاص داده است. حال باتوجه به استفاده شایان کشورهای دنیا از این صنعت پر درآمد این سوال مطرح می شود که کشورمان با داشتن توان قابل ملاحضه ای در برخورداری ازعایدات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی این صنعت، چگونه است که در این میان در رقابت با کسب درآمدهای این صنعت محلی از اعراب نداشته و این مهم به این سادگی از چشم مردم و مسوولان کشور مغفول مانده است؟
طبق آمارهای ارایه شده، گردش مالی صنعت گردشگری از گردش مالی صنعت فراتر رفته و به رقمی بالغ بر ۲ تریلیون دلار رسیده است.بهره مندی از یک درصد از این گردش مالی عظیم می تواند درآمدی معادل ۲۰ میلیارد دلار نصیب کشور کند. آثار مستقیم حاصل از صنعت گردشگری با احتساب حدود ۶درصد از GDP جهانی در این صنعت، نمایانگر تخصیص یک شغل از هر پانزده شغل به این صنعت در آینده ای نزدیک است، و در صورتی که آثار و منافع غیر مستقیم نیز مدنظر قرار بگیرد حدود ۱۰درصد از GDP جهانی و همچنین یک شغل از هر ۹ شغل در این صنعت ایجاد می شود.
حال باید گفت با توجه به اهمیت این صنعت در دنیای امروز، کشور عزیزمان علی رغم داشتن ظرفیت های قابل توجهی از میراث تاریخی، فرهنگی و قرار گرفتن در ردیف ۱۰ کشور دنیا از این نظر، به چه دلیل در زمره ضعیف ترین کشورها در صنعت گردشگری قرار دارد؟ بر اساس آمار ارایه شده ایران در بین ۱۸۴ کشور جهان رتبه ۱۴۷ را به خود اختصاص داده است. و این یعنی فقر شدید کشور در این صنعت. اهمیت گردشگری زمانی مشخص می شود که بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت درآمد کشور را از محل صادرات نفت و میعانات گازی در سال ۹۲،حدود ۴۱ میلیارد و ۶۱۰ میلیون دلار اعلام كرده است.این درآمد یعنی درآمدی برابر با درآمد سالانه ایتالیا از صنعت گردشگری.
ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی در یکی از سخنرانی هایش در کشورمان گفته بوداگر مدیریت جاذبه های توریستی استان اصفهان در اختیار مالزی قرار بگیرد، درآمد گردشگری اصفهان سالانه برابر با ارزآوری فروش نفت خام برای ایران سودآور خواهد بود. حال باید گفت علی رغم کاستی هایی که گریبانگیر کشور در این زمینه شده است، متاسفانه مسوولان گردشگری مشغول به ارایه آمار و ارقامی هستند که برای هر بیننده ای ملموس است و نیازی به کنکاش برای غیر معتبر بودن آن ها نیست.به عنوان مثال به گفته مسوولان ميراث فرهنگي آمار مسافران نوروزي در سال ۹۱ به رشد ۳۳ درصدي رسيده است. در سال ۱۳۹۰ آنها اعلام كرده بودند كه در ايام نوروز حدود ۱۲۳ ميليون سفر صورت گرفت و حالا اگر اين آمار را با ۳۳درصد افزايش جمع كنيم، بايد بگوييم كه در نوروز ۹۱ بيش از ۱۶۲ ميليون سفر نوروزي انجام شده است. اين نمودار آنقدر با شيب تند بالا مي رود كه بعيد نيست پس از چند سال آمار سفرهاي نوروزي دهها برابر كل جمعيت كشور شود! نمونه دیگر از این آمار و ارقام جالب اظهارات شهردار نياسر در گفتوگوي با رسانه هاست که از حضور ۱۰ هزار گردشگر خارجي و ۱۷۰ هزار گردشگر داخلي در باغشهر نياسر آنهم در طول دو هفته نوروزي خبر داده است.در حالی که مسوول خانه نقلی در کاشان می گوید اگر ۱۰ هزار گردشگر خارجي تنها در دو هفته تعطيلات نوروز وارد نياسر شدهاند اين گردشگران بايد از باغ فين هم بازديد كرده باشند كه البته باغفين در نوروز چنين جمعيتي را بهچشم خود نديده است.
نکته دیگر عدم توازن بین ورودیها و خروجیهای صنعت گردشگری ایران است بر اساس مستندات موجود در سال ۲۰۱۳ حدود هفتمیلیوننفر ایرانی با صرف هزینهای معادل ۱۰میلیارددلار به خارج از کشور سفر کردهاند و در همین سال ایران فقط پذیرای چهارمیلیون گردشگر بوده(که البته این ارقام مورد مناقشه جدی است و در بخش های بعدی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت) و از این محل درآمدی معادل پنجمیلیارددلار کسب کرده است. این عدم توازن نشانگر نبود برنامهای مدون در عرصه گردشگری است و با توجه به رتبه ممتاز ایران در جاذبههای گردشگری میتوان گفت در صورت اتخاذ تدابیر لازمه و جذب گردشگران بیشتر؛ هر یک از مناطق گردشگری ایران در حکم چند حلقه چاه نفت است اما در حال حاضر و با توجه به شرایط و برنامه های جاری رسیدن به ارقام بالا در جذب گردشگر خارجی و کسب منابع ارزی حاصل از حضور آن ها دچار تردیدهایی است.
برای رها شدن از بازی با کلمات و اعداد و نابسامانی های آماری در گام اول باید در پی رسیدن به تعریفی استاندارد در مورد اینکه چه کسی گردشگر محسوب می شود باشیم و شاید مستدل ترین تعریف را بتوان از سازمان جهانی گردشگری UNWTO به دست آوریم. به اعتقاد این مرجع، گردشگر کسی است که مدتی از اوقات فراغت خود را در مکانی غیر از محل سکونت دایمی خود و به منظور بهره گیری از لذت های گردشگری بگذراند. اما از دیدگاه اقتصادی مهمترین عامل این است که گردشگر درآمدی را از مبدا تحصیل کرده و در کشور مقصد هزینه می کند. اگر چه گردشگری در زمان های گذشته به عنوان یک فعالیت تجملی در نظر گرفته می شد و به طبقات خاص تعلق داشت، در سال های اخیر و باتوجه به گسترش تکنولوژی های ارتباطی و بهبود چشمگیر صنعت حمل و نقل و همچنین بالا رفتن رفاه عمومی در بسیاری از کشورها، گردشگری وزنی قابل تامل در سبد اوقات فراغت افراد طبقات مختلف پیدا کرده و به تعبیری به یک نیاز تبدیل شده است. در زندگی یکنواختی که حاصل توسعه شهرنشینی و حاکم شدن ماشین بر حیات انسان است، افراد طبقات مختلف ( نه تنها طبقات بالا) برای ایجاد تنوع و همچنین آشنایی با فرهنگ های دیگر پای در راه سفر می گذارند. هر چند گردشگری به شدت تحت تاثیر مقوله امنیت قرار دارد، اما گردش چرخ های آن کمتر نسبت به نوسانات اقتصادی حساس است و می تواند از شرایط سخت اقتصادی مانند رکود و تورم نیز به فعالیت خود ادامه دهد.
اقتصادگردشگری بین المللی
اقتصاد گردشگری را می توان به دو بخش خرد و کلان تقسیم و مورد بررسی قرار داد. در بخش كلان منجر به رشد و توسعه اقتصاددي و در بخش خرد ميتواند به رونق بخش خصوصي منجر شود.
گردشگر در بدو ورود به کشور مقصد، بايد پول خود را به پول كشور ميزبان تبديل كند و به درآمد ارزي آن کشور می افزاید. از سوی دیگر هر یک واحد پولی که گردشگر در کشور میزبان هزینه می کند، می تواند به عنوان یک محرک در چرخه اقتصاد عمل کند. به طور مثال پرداخت هزینه هتل موجب می شود که هتل دار نیز برای تامین نیازهای خود اقدام به خرید خدمات، منابع و یا مواد مصرفی کند،و این محرک به سایر بخش ها سرایت می کند. دولت ها برنده اصلی ورود گردشگران خارجی به کشور میزبان هستند که به طور مستقیم و غیر مستقیم به ویژه از طریق مالیات از این محرک اقتصادی بهره مند می شوند. گردشگري افراد را با مهارتهاي گوناگون و در سنين مختلف به اشتغال در ميآورد و طبق آمار جهاني از هر ۵ نفر ۱ نفر در اين صنعت مشغول به كار است. با توجه به اينكه اين صنعت با اغلب صنايع و مشاغل در ارتباط است،رونق آن می تواند به ساير بخشها نيز منتقل شود. گردشگري به جز در بالاترين سطوح نياز به تخصص خاصي ندارد و اين قابليت را دارد تا نيروهاي زيادي را در بخشهاي مختلف به كار گيرد.
از آن جا كه به طور معمول گردشگران از مناطق پر درآمد به مناطق ديگر سفر ميكنند، ميزانی از داراييهايشان به كشور ميزبان منتقل ميشود. از اين رو است كه اگر كشور مقصد داراي جاذبههاي گردشگري، تاريخي و طبيعي باشد، ولو به رغم فقير بودنش، ميتواند مبالغ هنگفتي را از اين مسير براي خود كسب كند. در اين كشورها زمانيكه افراد و مردم محلي دريابند كه آثار باستاني و جاذبههاي طبيعي محل زندگی شان مي تواند عاملي براي درآمد آنها محسوب شود، ضمن علاقهمندي و تقويت غرور ملي، در حفظ و نگهداري و پاسداري از اين سرمايهها ميكوشند.
در بخش خرد گردشگري به عنوان عاملي تاثيرگذار و مهم ميتواند به طور قابل ملاحظهاي در رونق بخشيدن به كسب و كار صاحبان مشاغل كوچك و همچنين توليد كنندگان صنايع دستي و محلي و نيز آژانسهاي مسافرتي و شركتهاي حمل و نقل موثر باشد. به عنوان نمونه محصولات توليد كنندگان صنايع دستي و محلي با توجه به اينكه در دااخل كشور توليد ميشوند و تكنولوژي و مواد اوليه آنها هم در همان كشور موجود است، هم ميتوانند در كنار رونق كسبوكار، زمينه اشتغالزايي و جلوگيري از مهاحرت به شهرهاي بزرگ را فراهم كنند.
با توجه به تغییرات سریع تكنولوژيهاي ارتباطی ، علاوه بر افزايش رفاه عمومي، تغييرات زيربنايي را در شيوه زندگي مردم شاهد هستیم. گردشگري به عنوان يك صنعت، يكي از مهمترين و در عين حال زودبازده ترین شيوهها براي افزايش درآمد چه در سطح محلی و یا در سطح ملي است. تفاوت عمده اين صنعت با ساير صنايع در اين است كه در آن نیازی به سرمایه گذاری در زیر ساخت های تولید نيست. در صنعت گردشگری در ازای آن چه در برابر دیگران و بازدید کنندگان قرار دارد و محیطی که گردشگر در آن حضور پیدا می کند، فرآیند درآمدزایی شکل می گیرد.
منابع:
- ابراهیم زاده، عیسی،توسعه توریسم وتحولات کارکردی آن در ایران در حال گذار
- صنعت گردشگری معادله ای بدون مجهول، مجله روند اقتصادی
-
حال باید گفت با توجه به اهمیت این صنعت در دنیای امروز، کشور عزیزمان علی رغم داشتن ظرفیت های قابل توجهی از میراث تاریخی، فرهنگی و قرار گرفتن در ردیف ۱۰ کشور دنیا از این نظر، به چه دلیل در زمره ضعیف ترین کشورها در صنعت گردشگری قرار دارد؟ بر اساس آمار ارایه شده ایران در بین ۱۸۴ کشور جهان رتبه ۱۴۷ را به خود اختصاص داده است. و این یعنی فقر شدید کشور در این صنعت. اهمیت گردشگری زمانی مشخص می شود که بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت درآمد کشور را از محل صادرات نفت و میعانات گازی در سال ۹۲،حدود ۴۱ میلیارد و ۶۱۰ میلیون دلار اعلام كرده است.این درآمد یعنی درآمدی برابر با درآمد سالانه ایتالیا از صنعت گردشگری.
ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی در یکی از سخنرانی هایش در کشورمان گفته بوداگر مدیریت جاذبه های توریستی استان اصفهان در اختیار مالزی قرار بگیرد، درآمد گردشگری اصفهان سالانه برابر با ارزآوری فروش نفت خام برای ایران سودآور خواهد بود. حال باید گفت علی رغم کاستی هایی که گریبانگیر کشور در این زمینه شده است، متاسفانه مسوولان گردشگری مشغول به ارایه آمار و ارقامی هستند که برای هر بیننده ای ملموس است و نیازی به کنکاش برای غیر معتبر بودن آن ها نیست.به عنوان مثال به گفته مسوولان ميراث فرهنگي آمار مسافران نوروزي در سال ۹۱ به رشد ۳۳ درصدي رسيده است. در سال ۱۳۹۰ آنها اعلام كرده بودند كه در ايام نوروز حدود ۱۲۳ ميليون سفر صورت گرفت و حالا اگر اين آمار را با ۳۳درصد افزايش جمع كنيم، بايد بگوييم كه در نوروز ۹۱ بيش از ۱۶۲ ميليون سفر نوروزي انجام شده است. اين نمودار آنقدر با شيب تند بالا مي رود كه بعيد نيست پس از چند سال آمار سفرهاي نوروزي دهها برابر كل جمعيت كشور شود! نمونه دیگر از این آمار و ارقام جالب اظهارات شهردار نياسر در گفتوگوي با رسانه هاست که از حضور ۱۰ هزار گردشگر خارجي و ۱۷۰ هزار گردشگر داخلي در باغشهر نياسر آنهم در طول دو هفته نوروزي خبر داده است.در حالی که مسوول خانه نقلی در کاشان می گوید اگر ۱۰ هزار گردشگر خارجي تنها در دو هفته تعطيلات نوروز وارد نياسر شدهاند اين گردشگران بايد از باغ فين هم بازديد كرده باشند كه البته باغفين در نوروز چنين جمعيتي را بهچشم خود نديده است.
نکته دیگر عدم توازن بین ورودیها و خروجیهای صنعت گردشگری ایران است بر اساس مستندات موجود در سال ۲۰۱۳ حدود هفتمیلیوننفر ایرانی با صرف هزینهای معادل ۱۰میلیارددلار به خارج از کشور سفر کردهاند و در همین سال ایران فقط پذیرای چهارمیلیون گردشگر بوده(که البته این ارقام مورد مناقشه جدی است و در بخش های بعدی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت) و از این محل درآمدی معادل پنجمیلیارددلار کسب کرده است. این عدم توازن نشانگر نبود برنامهای مدون در عرصه گردشگری است و با توجه به رتبه ممتاز ایران در جاذبههای گردشگری میتوان گفت در صورت اتخاذ تدابیر لازمه و جذب گردشگران بیشتر؛ هر یک از مناطق گردشگری ایران در حکم چند حلقه چاه نفت است اما در حال حاضر و با توجه به شرایط و برنامه های جاری رسیدن به ارقام بالا در جذب گردشگر خارجی و کسب منابع ارزی حاصل از حضور آن ها دچار تردیدهایی است.
برای رها شدن از بازی با کلمات و اعداد و نابسامانی های آماری در گام اول باید در پی رسیدن به تعریفی استاندارد در مورد اینکه چه کسی گردشگر محسوب می شود باشیم و شاید مستدل ترین تعریف را بتوان از سازمان جهانی گردشگری UNWTO به دست آوریم. به اعتقاد این مرجع، گردشگر کسی است که مدتی از اوقات فراغت خود را در مکانی غیر از محل سکونت دایمی خود و به منظور بهره گیری از لذت های گردشگری بگذراند. اما از دیدگاه اقتصادی مهمترین عامل این است که گردشگر درآمدی را از مبدا تحصیل کرده و در کشور مقصد هزینه می کند. اگر چه گردشگری در زمان های گذشته به عنوان یک فعالیت تجملی در نظر گرفته می شد و به طبقات خاص تعلق داشت، در سال های اخیر و باتوجه به گسترش تکنولوژی های ارتباطی و بهبود چشمگیر صنعت حمل و نقل و همچنین بالا رفتن رفاه عمومی در بسیاری از کشورها، گردشگری وزنی قابل تامل در سبد اوقات فراغت افراد طبقات مختلف پیدا کرده و به تعبیری به یک نیاز تبدیل شده است. در زندگی یکنواختی که حاصل توسعه شهرنشینی و حاکم شدن ماشین بر حیات انسان است، افراد طبقات مختلف ( نه تنها طبقات بالا) برای ایجاد تنوع و همچنین آشنایی با فرهنگ های دیگر پای در راه سفر می گذارند. هر چند گردشگری به شدت تحت تاثیر مقوله امنیت قرار دارد، اما گردش چرخ های آن کمتر نسبت به نوسانات اقتصادی حساس است و می تواند از شرایط سخت اقتصادی مانند رکود و تورم نیز به فعالیت خود ادامه دهد.
اقتصادگردشگری بین المللی
اقتصاد گردشگری را می توان به دو بخش خرد و کلان تقسیم و مورد بررسی قرار داد. در بخش كلان منجر به رشد و توسعه اقتصاددي و در بخش خرد ميتواند به رونق بخش خصوصي منجر شود.
گردشگر در بدو ورود به کشور مقصد، بايد پول خود را به پول كشور ميزبان تبديل كند و به درآمد ارزي آن کشور می افزاید. از سوی دیگر هر یک واحد پولی که گردشگر در کشور میزبان هزینه می کند، می تواند به عنوان یک محرک در چرخه اقتصاد عمل کند. به طور مثال پرداخت هزینه هتل موجب می شود که هتل دار نیز برای تامین نیازهای خود اقدام به خرید خدمات، منابع و یا مواد مصرفی کند،و این محرک به سایر بخش ها سرایت می کند. دولت ها برنده اصلی ورود گردشگران خارجی به کشور میزبان هستند که به طور مستقیم و غیر مستقیم به ویژه از طریق مالیات از این محرک اقتصادی بهره مند می شوند. گردشگري افراد را با مهارتهاي گوناگون و در سنين مختلف به اشتغال در ميآورد و طبق آمار جهاني از هر ۵ نفر ۱ نفر در اين صنعت مشغول به كار است. با توجه به اينكه اين صنعت با اغلب صنايع و مشاغل در ارتباط است،رونق آن می تواند به ساير بخشها نيز منتقل شود. گردشگري به جز در بالاترين سطوح نياز به تخصص خاصي ندارد و اين قابليت را دارد تا نيروهاي زيادي را در بخشهاي مختلف به كار گيرد.
از آن جا كه به طور معمول گردشگران از مناطق پر درآمد به مناطق ديگر سفر ميكنند، ميزانی از داراييهايشان به كشور ميزبان منتقل ميشود. از اين رو است كه اگر كشور مقصد داراي جاذبههاي گردشگري، تاريخي و طبيعي باشد، ولو به رغم فقير بودنش، ميتواند مبالغ هنگفتي را از اين مسير براي خود كسب كند. در اين كشورها زمانيكه افراد و مردم محلي دريابند كه آثار باستاني و جاذبههاي طبيعي محل زندگی شان مي تواند عاملي براي درآمد آنها محسوب شود، ضمن علاقهمندي و تقويت غرور ملي، در حفظ و نگهداري و پاسداري از اين سرمايهها ميكوشند.
در بخش خرد گردشگري به عنوان عاملي تاثيرگذار و مهم ميتواند به طور قابل ملاحظهاي در رونق بخشيدن به كسب و كار صاحبان مشاغل كوچك و همچنين توليد كنندگان صنايع دستي و محلي و نيز آژانسهاي مسافرتي و شركتهاي حمل و نقل موثر باشد. به عنوان نمونه محصولات توليد كنندگان صنايع دستي و محلي با توجه به اينكه در دااخل كشور توليد ميشوند و تكنولوژي و مواد اوليه آنها هم در همان كشور موجود است، هم ميتوانند در كنار رونق كسبوكار، زمينه اشتغالزايي و جلوگيري از مهاحرت به شهرهاي بزرگ را فراهم كنند.
با توجه به تغییرات سریع تكنولوژيهاي ارتباطی ، علاوه بر افزايش رفاه عمومي، تغييرات زيربنايي را در شيوه زندگي مردم شاهد هستیم. گردشگري به عنوان يك صنعت، يكي از مهمترين و در عين حال زودبازده ترین شيوهها براي افزايش درآمد چه در سطح محلی و یا در سطح ملي است. تفاوت عمده اين صنعت با ساير صنايع در اين است كه در آن نیازی به سرمایه گذاری در زیر ساخت های تولید نيست. در صنعت گردشگری در ازای آن چه در برابر دیگران و بازدید کنندگان قرار دارد و محیطی که گردشگر در آن حضور پیدا می کند، فرآیند درآمدزایی شکل می گیرد.
منابع:
- ابراهیم زاده، عیسی،توسعه توریسم وتحولات کارکردی آن در ایران در حال گذار
- صنعت گردشگری معادله ای بدون مجهول، مجله روند اقتصادی
-
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.